🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 كوره عشق جاودان

(ثبت: 5362) دی 29, 1396 
كوره عشق جاودان

آن شب كه به خواب ديدمش من 

مادر به بَرِ فرشتگان بود

در هاله ي نور بي كرانه

سيماي بهشتي اش عيان بود

بر مصحف پُر خط جبينش

بس قصه ز غصه ها نهان بود

چون اختر پُر فروغ ، چشمش

تابنده ز بام ِ كهكشان بود

چون برگ خزان رسيده رويش

تلفيق طلا و ارغوان بود

سر تا قدمش ز گرمي مهر

چون كوره ي عشق ِجاودان بود

موجِ نگهش پُر از تكاپو

درياي غمش چه بيكران بود

گويي كه مرا نگاه مي كرد

در ديده او غمي گران بود

يك سو غم نا مرادي ِ بخت 

يه سو غم رِزق و آب و نان بود

گويي كه هنوز در پي من 

چشم نگران او دوان بود

ياد آمدم آن زمان كه مادر

سرزنده و چابك و جوان بود

“دستم بگرفت و پا به پا برد” 1

تا در تن خسته اش توان بود

افسوس كه پر كشيد و دل كَند

از عالم و هرچه در جهان بود

من ماندم و حسرت نگاهش

چشمم همه سوي آسمان بود

اي بخت به خواب رفته، برخيز

اين بانگ رَحيلِ كاروان بود 

(سالك ) مگرش به خواب بيني

آنرا كه يگانه ی  زمان بود

1- اين مصرع از شعر مادر  ايرج ميرزاست.

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    بهمن 2, 1396

    سلام و درود  بر جناب سالک همدانی عزیز

    این اثر ارزشمند شما را بارها خواندم

    خیلی دلنشین است

    روح ایرج میرزا شاد زیبا به استقبال ایشان رفته اید .

    اگر هم اکنون بودند این شعر شما را می ستودند.

    در پناه خدا

    • سالك همداني

      بهمن 7, 1396

      درود بیکران از سویدای جان به پیشگاه افتخار  شعر ایران

      حضرت استاد طارق خراسانی نازنین

      مهر تأیید حضرت تات بر این دلنوشته ،باعث مباهات حقیر است

      اگر این اثر بر دل استاد مشکل پسندی  چون شما نشسته قطع یقین به برکت نام مادر است

      سپاس از ذره نوازی حضرت تان

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا