🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سه گلشنی به نام مرد بلند سر
(آغازگر:)
“خبر رسید:”
(پیکره/بدنه:)
بر نبض دار، سر زده، مرد بلند سر
شعر تری دگر زده، مرد بلند سر
دوران گذشت و باز گل سرخ
در حیرتِ شهادتِ هر چشم
شد خسرو، خسروِ سرِ آزاد
با افتخار، رقص نجیبش به روی دار
آباد و شاد باد!
وه! شعله بر خطر زده، مرد بلند سر
ستّار از نگاه تو خواهد گذشت مرد!
و تو، بی گمان، بهشتی هستی
به شهادت پرنده ی عاشق
بگذر از گناه ما
ای عاشقانه پر زده، مرد بلند سر!
دیوارهای پر نم تاریک!
سلول های پر غم تاریک!
از آخرین غزل پروانه
چه می فهمید؟!
سبکی بنفش و نقشی سرخ
جاوید بر هنر زده، مرد بلند سر
تا هست سربلندیِ تاریخ
نام تو سربلند
ای خون به هر جگر زده، مرد بلند سر!
(پایانبخش:)
خبر رسید:
در آخرین غزل پروانه
آغاز پرواز نور بود و
سُرور.
شعر پیشرو
گونه ی سه گلشن
محمدعلی رضاپور (مهدی)
پ. ن:
سه گلشن، قالب یا به عبارت بهتر،
گونه ای در شعر پیشرو است و دارای سه بخش آغازگر، بدنه و پایانبخش با تنوع پذیری فراوان در هربخش.
شیوه ی وزن پردازی در سه گلشن بالا،
برپایه ی وزن پردازی پیشرو بوده یعنی
مبنا قرار دادن عروض رسمی اما آزادی عمل فراوان در آن تا هر دو امتیاز وزن و آزادی عمل، تا حدود زیادی، محفوظ بمانَد.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
خرداد 9, 1401
سلام و عرض ادب
عالی بود دلنوشته های زیبایی خوندم از اینکه شما را در این جمع حاضر و فعال می بینم خوشحالم
موفق باشی و پیروز
پاسخ
خرداد 9, 1401
سلام و درود و سپاس
پاسخ
خرداد 9, 1401
درود بر شما
زیباست
قلمتان سبز🌿
پاسخ
خرداد 9, 1401
سلام و درود و سپاس 🌿🌹
پاسخ
خرداد 9, 1401
سلام درود بر شهیدان که اشراق تنها نور عالم را ادراک کردند و سربلند شدند
پاسخ
خرداد 9, 1401
سلام و درود بر شهیدان
پاسخ
خرداد 9, 1401
سلام در سه گلشن باید تمایز سه قسمت را مشخص نمود یا میتوان به صورت یکپارچه نگاشت ؟
پاسخ
خرداد 9, 1401
سلام و درود
سه گلشن دارای سه بخش متفاوت است که به ترتیب عبارت اند از:
آغازگر، پیکره و پایانبخش.
آغازگر و پایانبخش، دو بخش کوتاه در آغاز و پایان سه گلشن اند و بخش طولانی یا متن شعر در پیکره (یا بدنه)
قرار می گیرد.
پاسخ
خرداد 9, 1401
تشکر مقصود این بود که میتوان اینگونه نوشت؟
“خبر رسید:”
بر نبض دار، سر زده، مرد بلند سر
شعر تری دگر زده، مرد بلند سر
…
ای خون به هر جگر زده، مرد بلند سر!
خبر رسید:
در آخرین غزل پروانه
آغاز پرواز نور بود و
سُرور.
پاسخ
خرداد 9, 1401
بله،
سپاسگزارم
پاسخ
خرداد 9, 1401
چنین گفت:
موبد سیه چرده
که در آینه ام
سیاوشان سرگشته اند
و سیاوش گفت
تو تنها آینه ای هستی
که حقیقت را نمایان نیستی
چنین گفت
پس آینه
نمیدانم سه گلشن شد یا نه بداهتا الان نوشتم
پاسخ
خرداد 9, 1401
👏👏👏
پاسخ
خرداد 9, 1401
سه گلشن است؟
اگر آری منتشر کنم البته اگر اثر با اسطقسی باشد
پاسخ
خرداد 9, 1401
تشخیص مصداقش با خودتان،
برای تمایز سه بخش
سه گلشن از یکدیگر،
تفاوت برجسته ای باید حاکم باشد مانند تفاوت در قافیه یا وزن یا زاویه ی دید.
شخصا در سه گلشن های خودم سعی می کنم از تفاوت در قافیه – که مشهودتر و ملموس تر است- استفاده کنم
(البته چون سه گلشن،
گونه ای باز و تنوع پذیر است، می توان آن را بدون قافیه هم به کار برد و در این صورت،
ایجاد تمایز در بخش ها به عهده ی عناصر دیگری خواهد بود)
پاسخ
خرداد 9, 1401
همچنین در بالای سایت، قسمت قالب های شعر،
می توانید قالب سه گلشن را ببینید
و نمونه اشعاری که در سه گلشن
ثبت شده است.
برخی سه گلشن ها
به شیوه ی سنتی، نزدیک ترند تا شیوه ی نو
و برخی سه گلشن ها،
فاصله ی بیش تری از شعر سنتی می گیرند.
ما این گونه ها را در گروه شعر پیشرو
تقسیم بندی می کنیم و باورمندیم
که شکل سومی در شعر فارسی
و غیر از شعر سنتی و شعر نو است(هرچند آمیخته ای از هر دو شیوه ی سنتی و نو است اما غیر از آنها مانند فرزندی که از پدر و مادر اما غیر از آنهاست).
شعر پیشرو در تقسیم بندی
بعدی و فرعی تر،
در گونه هایی همچون
سروش، سه گلشن،
شعرسبز یا چندآهنگ و شعر تک، قرار می گیرد.
همچنين
باور شخصی ام این است که
سرآغاز شعر پیشرو،
گونه ی سه گانی دکتر فولادی است.
در تقسیم بندی فرادست و کلی تر،
شعر پیشرو در زیرشاخه ی مکتب ادبی نورگرایی
قرار می گیرد.
مکتب ادبی نورگرایی بطور خیلی خلاصه یعنی:
ترسیم طبیعت و سنت با قلم موی معنویت بر بوم پسامدرن.
براین اساس،
همه ی گونه های شعر پیشرو
بطور عام در چارچوب مکتب ادبی نورگرایی قرار می گیرند
چون آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو هستند
و مکتب ادبی نورگرایی هم
اصل بسیار مهمی دارد که
آمیختگی سنت و پسامدرن است؛
پس بطور عام،
پشتوانه ی شعر پیشرو
به مکتب ادبی نورگرایی است؛
اما بطور خاص،
برخی سروده ها
در گونه های شعر پیشرو،
ویژگی های بیش تری از مکتب ادبی نورگرایی دارند
وبطور خاص در مکتب ادبی نورگرایی هستند.
اگر دقت فرموده باشید،
گاهی در چنین اشعارم مثلا نوشته ام:
سروشی در مکتب ادبی نورگرایی.
به عبارتی هرچند هر شعر سروش بطور عام در مکتب ادبی نورگرایی است،
برخی سروش ها بطور ویژه در این مکتب اند
و همین طور اشعار در گونه هایی دیگر از شعر پیشرو
همچون سه گلشن،
شعرسبز یا چندآهنگ
و
شعر تک.
پاسخ
خرداد 9, 1401
سپاس
تک و سروش و احتمالا سه گلشن را مرتکب شدیم پس می ماند سبز
نکته:جناب سعدی در گلستان ظاهرا بنایشان بر ایجازست الا دو موضع یک درویش و توانگر دو حکایت مشت زن
جناب رضاپور در دو موضع کلام را بسط می دهند یک تشریح ابداعاتشان و دو زادگاهشان بابل
پاسخ
خرداد 9, 1401
سپاسگزارم، برای این گونه آثار، بسیار زحمت کشیده ام
و به شدت دوست دارم به یادگار در ادبیات ارجمند فارسی بماند.
قبلا نیکنامی خودم برایم خیلی مهم بود اما شکر خدا،
هرچه می گذرد،
نام و… در نظرم کم اهمیت تر می شود و بهتر کوچکی دنیا را درک می کنم و بهتر می فهمم که هیچ چیز در کیهان، گم نمی شود و لازم نیست بیش از حد، تقلا کنیم، هرچند تلاش منطقی، ستوده است.
سپردن این امانت به گنجینه ی ادب فارسی، خیلی بیش تر از نیکنامی خودم برایم ارزشمند است و دوست دارم در حقایق هستی بیاندیشم تا توهمات خودی؛
و اما عشق من، بعد از حضرات اهل بیت و خانواده و نزدیکانم،
مازندران عزیز بویژه بابلعشق دوست داشتنی است
و هنگامی که این نام ها به میان می آیند،
شکوفه ی نطقم باز می شود.
شما هم مرا خوب شناختید بزرگوار!
پاسخ
بستن فرم