🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نفرت پنهان

(ثبت: 259316) اردیبهشت 17, 1402 

 

ویر خون داری و خون از دل ما می خواهی
وحشت از هر چه کنی، مقتل ما می خواهی
کاخ سبزت نه کم از سرخ و سفیدست،چرا
خشت صد کاخ جدید از گل ما می خواهی
هفت دریاست ترا قَصَبه غصبی بس نیست
مرضت چیست!چه از ساحل ما می خواهی
وه چه سرها که به دارست، تو آسوده سری
این چه عدلست چنین قاتل ما می خواهی
ظلم اگر نیست بگو چیست در اندیشه تو؟
که به ضرب و دگنک حاصل ما می خواهی
چه کسی هست که داغ از تو ندارد بر دل
گره در کار تو است، مشکل ما می خواهی
عاشق آنست دلش زنده به عشق ازلیست
نفرت ست آنچه نهان از دل ما می خواهی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نقدها
  1. سیّدمحمّدرضا لاهيجے

    اردیبهشت 17, 1402

    سلام و درود
    روز خوش

    حضرات ادیب و صلحای شعر فرمودند: یک کلمه می‌تواند در آغاز و مطلع پرچم به دست گرفته و ذهن را جوری و طوری شخم بزند که در هیچ طرحِ وصفی نگنجد، شما علاوه بر این‌کار مسئله دیگری را نیز در آن کلمه ایجاد فرمودید، یعنی کلمه‌ای که شریان ناخوش و تنالیته (تونالیته) ناکوکی دارد، از آن خود و بار و انرژی دیگری به آن دادید

    َو آن کلمه “ویر” است

    اگر داوری شعر بود، تمام این شعر از هر لحاظ حتی اشکال داشت، بنده کمترین بخاطر همین “ویر” این شعر را اوّل انتخاب می‌کردم چون تکنیک و تاکتیک و ترفند در یک کلمه با شمِ شاعری شما دلچسب آمده

    سلامت باشید

نظرها
  1. طارق خراسانی

    اردیبهشت 17, 1402

    سلام و درود
    چه گویم که نا گفتنش بهتر است
    زبان در دهان پاسبان سر است
    شاعری که این بیت معروف را سروده همین روزگارانی که ما شاهد آن هستیم را دیده است.
    وقتی ظلم را امر الهی تلقی می کنند یعنی آخر جنایت و فساد و تباهی.
    از غزل زیبای تان هم لذت بردم و هم دوباره غمی به وسعت هستی بر دلم نشست

    در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌👌👌🌹🌱

  2. مهدی سیدحسینی

    اردیبهشت 21, 1402

    درود بر شما
    موفق باشید 🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا