🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 پاییز

(ثبت: 4462) تیر 21, 1396 
پاییز

برگ زردم خدارا همه دم پائیزم
کو توانم که بخواهم ز جا برخیزم
غیر غم نیست مرا همدمی آخر چکنم
دل دیوانه که هر لحظه به دارآویزم
کنج بیغوله منو اینهمه دردم دردم
دل مجنون مرا بین به کجا بگریزم
گریه شد کار دلم تا به قیامت ای دوست
آخر از این غم و غصه تو نکن پرهیزم
همچو طوفانم و اکنون که به دریای دلم
همه روزو همه شبها که به هم میریزم
منکه از روز ازل داغ فراقم جانا
قدح آرید که از خون دلم لبریزم
دلت(عرفان)  که در کنج قفس بوده ولی
که اسیرو همه آواره و حزن انگیزم

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):