🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
غم مخور که پیاز ارزان است
قیمتش قدر یک دوتا نان است
قیمت کوچکش به قدر نخود
یک هزار ودویست تومان است
توی گیلان ومشهد وفردوس
هرکه دارد پیاز خندان است
پوره ی او برای طعم غذا
آب صافش برای دندان است
گفته اخبار ظهر صد تن آن
توی انبار مش حسن خان است
چون فراوان شده همه شادند
اشک مردم به خاطر آن است
آنقدر که به خانه بردن آن
زیره بردن به شهر کرمان است
نیست یک دانه توی اشکنه اش
تاجری که بدون تنبان است
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
اردیبهشت 2, 1398
درودتان
احسنت شاعر جان
موفق و موید باشید انشاالله
👏👏👏👏👏
شادکام باشید
در پناه خدا
🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 7, 1398
ممنونم
پاسخ
بستن فرم