🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۹/۰۱/۲۵ |
| تعداد شعر: | 21 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۳۹۹/۰۸/۲۹ |
کلبه ام در برابر چشمانم سوخت
گیسوی عشقم در آتش سوخت
در برابر چشمانم کل زندگی ام پرپر شد
نمی دانم چرا جان خویش هم پرپر شد
ای ابر تو هر روز بر کلبه ی من می باریدی
امروز که کلبه ام سوخت نباریدی
گیسوی عشقم در آتش سوخت نباریدی
ای ابر نباریدی و نباریدی و نباریدی
ای باد تو هر روز می وزیدی
امروز که آتش گرفت کلبه ام نوزیدی
گیسوی عشقم در آتش سوخت نوزیدی
ای باد نوزیدی و نوزیدی و نوزیدی
ای ابر و باد ز داغ عشقم
سوختم و خاکستر شدم…
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود استاد روح آن مرحوم قرین رحمت. بله واقعا بحث بسیار عمیقی است. بسیار بسیار ممنونم که
سلام‌مجدد این نقص نیست به هیچ وجه بهتر است بگوییم بی نهایتی به
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
بستن فرم