🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 گذر زمان

(ثبت: 225204) فروردین 28, 1399 

 

در خواب سنگین جوانی

روزها را حریصانه خوردم

و شب ها را غریبانه اسراف کردم

زمان برایم دریاچه ای بود که

ابرهای خیالم را در آن می شستم

شنبه ها را با بودا مست بودم

و جمعه ها را با خماری چشمان یار غسل میدادم

پنجشنبه ها عاشق می شدم

و سه شنبه ها در فراق یار شعر می گفتم

روزها و شب ها رفت و رفت

حاصل جوانی در شقیقه های سفیدم نمایان شد

کاش جوانی جاودان بود

و زمان را می شد با سر سوزن خیال

در رگهای تنم تزریق کنم

و ساعت زمان را با صدای قلبم کوک نمایم

کاش می شد

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا