🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 7 سروش تازه

(ثبت: 230415) مرداد 26, 1399 

هفت سروش تازه

#سروش 1

روشنایی که در سحرگاه است

از غم شب چگونه آگاه است؟

وعده ی ما، گواهی ماه است

پشت هر سطر تاریخ….

#سروش 2

غزلی از تبار باران ام

و سروشی ترانه باران ام

صاف خاطر، صفافراوان ام

سرمایه ام این است

(وزن لخت آخر در پی دگرگونی تأکیدی و برپایه ی عروض نوع سوم یعنی پردازش عروضی منعطف تر از عروض سنتی و نیمایی: مستفعلن فعلن= مفعولُ مفعولن)

#سروش 3
(با عروض نوع سوم)

ماهی بزرگی

به ساحل، پهلو گرفت

در رقص اضطراب

با مرگ، خو گرفت

خشکی، آبی نبود.

#سروش 4
(با عروض سنتی و عروض نوع سوم)

جنگ شد، عده ای شکار شدند

و نزدیکان شان

شعله بر دل کشان

داغ… دار…

عده ای هم که بی خیال وطن

عده ای مرد احتکار شدند

می رود روی گورها، تاریخ.

#سروش 5
(با عروض نیمایی)

آن شب که آخرین دم گرم چراغ را

خوناب باغ را

آن شب که داغ را

بر خاطرات دلشده می افکنی به جبر

ای آخر وفا!

داد از گریستن.

#سروش 6 (با عروض سنتی یعنی پردازش سنتی عروض)

من ام و عاشقانه های شما

من و لطف ترانه های شما

و دلم هرچه بازتر بشود

سرزمین بهانه های شما

همدیاران مهربارانم!

#سروش 7

دل به قربان چشم خندانت

وان دل بی دل غزلخوانت

باز، لبخند ناز و بعد از آن

چایی از دست مهربارانت

جان به قربانت.

#محمدعلی_رضاپور (مهدی)

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. رسول رشیدی راد

    مرداد 26, 1399

    🌹🌹🌹🌹🌹

  2. عظیمه ایرانپور

    مرداد 26, 1399

    درود بر شما
    عالی بود
    سروش 4 بیشتر به دلم نشست
    قلمتان سبز👏🍃

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا