🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تک بیتی های زیبا از سعدی/ بخش سوم

(ثبت: 210908) خرداد 28, 1398 
تک بیتی های زیبا از سعدی/ بخش سوم

گردآوری:

ابوالقاسم کریمی

شنبه 25 خرداد1398

*

بسیار توقف نکند میوهٔ بر بار

چون عام بدانست که شیرین و رسیده‌ست

*

هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای

من در میان جمع و دلم جای دیگر است

*

ابنای روزگار به صحرا روند و باغ

صحرا و باغ زنده دلان کوی دلبر است

*

گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم

هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است

*

هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظر است

عشقبازی دگر و نفس پرستی دگر است

*

آدمی صورت اگر دفع کند شهوت نفس

آدمی خوی شود ور نه همان جانور است

*

بذل جاه و مال و ترک نام و ننگ

در طریق عشق اول منزل است

*

آن که می‌گوید نظر در صورت خوبان خطاست

او همین صورت همی‌بیند ز معنی غافلست

*

ساربان آهسته ران کآرام جان در محملست

چارپایان بار بر پشتند و ما را بر دلست

*

گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست

همچنانش در میان جان شیرین منزلست

*

غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت

این شادی کسی که در این دور, خرمست

تنها دل منست گرفتار در غمان

یا خود در این زمانه دل شادمان کمست

*

هر دم که در حضور عزیزی برآوری

دریاب کز حیات جهان حاصل آن دمست

*

هرگز حسد نبرده و حسرت نخورده‌ام

جز بر دو روی یار موافق که در همست

*

دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف

لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست

*

هرگز نباشد از تن و جانت عزیزتر

چشمم که در سرست و روانم که در تن است

*

عاشق گریختن نتواند که دست شوق

هر جا که می‌رود متعلق به دامن است

*

راست گفتی که فرج یابی اگر صبر کنی

صبر نیکست کسی را که توانایی هست

*

به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس

که به هر حلقه موییت گرفتاری هست

*

گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست

در و دیوار گواهی بدهد کاری هست

*

دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست

گر دردمند عشق بنالد غریب نیست

دانند عاقلان که مجانین عشق را

پروای قول ناصح و پند ادیب نیست

*

گر دوست واقفست که بر من چه می‌رود

باک از جفای دشمن و جور رقیب نیست

*

هر شبی روزی و هر روز زوالی دارد

شب وصل من و معشوق مرا آخر نیست

*

گفته بودم غم دل با تو بگویم چندی

به زبان چند بگویم که دلم حاضر نیست

*

احتمال نیش کردن واجبست از بهر نوش

حمل کوه بیستون بر یاد شیرین بار نیست

*

سرو را مانی ولیکن سرو را رفتار نه

ماه را مانی ولیکن ماه را گفتار نیست

*

گر دلم در عشق تو دیوانه شد عیبش مکن

بدر بی نقصان و زر بی عیب و گل بی خار نیست

*

گر دلی داری به دلبندی بده

ضایع آن کشور که سلطانیش نیست

درد عشق از تندرستی خوشترست

گر چه بیش از صبر درمانیش نیست

*

هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست

پنجه بر زورآوران انداختن فرهنگ نیست

*

ای که منظور ببینی و تأمل نکنی

گر تو را قوت این هست مرا امکان نیست

*

عارف مجموع را در پس دیوار صبر

طاقت صبرش نبود ننگ شد و نام رفت

*

گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی

حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت

*

 

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا