🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 در سوگ دوست

(ثبت: 238838) اردیبهشت 19, 1400 
در سوگ دوست

 

بسمه تعالی
در سوگ دوست و همکارمان مرحوم مهندس سیدخلیل کانتریان
اَخبار بَدی از پیشرفت بیماری ‎ات می‎رسید. نذر کردم که برای برگشت سلامتی ‎ات صدقه بدهم و ذکر بگویم. ته دلم شور نگران‎ کننده‎ای داشتم. به پیامکم که جواب دادی و نوشتی بهتری! اندکی اُمیدم برگشت. … دیگر خبری نداشتم تا اینکه گفتند تمام ریه ‎ات درگیر شده و بیهوشت کردند تا درد تنفس با لوله اکسیژن را درک نکنی…..، اما برادر درد قلبم کمتر از درد جانت نبود. …….، اما، نماندی و ناباورانه رفتی و اکنون خاطرات فراوانی از تو بر ذهن و روحم سنگینی می‎کند. بیش از بیست سال هم ‎نفسی و همکاری….، از درس ‎هایی که با هم داشتیم و پایان ‎نامه‎ای که با هم تهیه کردیم، تا این آخری ‎ها تابستان 1399، جزوه‎ای که نوشتی و من اصلاح کردم و به پایان رساندیم. دیشب یکباره خاطره ‎ی دو سال هم ‎اتاقی بودن بر افکارم هجوم آورد و جایت را خالی دیدم. ساعتی اشک ریختم ولی آرام نشدم. یادم نمی‎رود آن بیخوابی‎ هایت تا پاسی از نیمه‎ شب‎ ها که مشغول آماده ‎سازی کارگاه ‎ها بودی و بی ‎توقع اینجا کار می‎کردی. تو بودی و من و مهندس سوغاتی. ای کاش تقدیر این سرنوشت نافرجام را برای تو رقم نمی‎زد و این چنین‎ غریبانه از جمع خانواده و دوستان و همکاران نمی ‎رفتی. …… ولی تقدیر را حریفی نیست.
برادرم، در ماه رمضان مهمان سفره لقاءالله شدی و از رنج بودن و زجر زندانِ تن، رَستی و به ابدیّت لایزال پیوستی. دعا می‎ کنم بر سفره‎ ی کَرَمِ جدّت رسول ‎الله و حضرت زهرا (س) و ائمه معصومین (ع) مهمان باشی و رها از همه‎ی غم ‎های پوچ دنیایی غرق شادی‎ های حقیقیِ تا ابد باقی و پایان ‎ناپذیر باشی.
از خداوند مهربان می‎ طلبم با ظهور حضرت حجت رجعت کنی و در رکابش بجنگی و افتخار شهادت و مدال ایثار نصیبت شود.
نامهربانی ‎ها و بدی‎ هایمان را ببخش و حلالمان کن. به امید دیدار …….. سیّد!

 

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا