🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مرثیه های پدری

(ثبت: 244007) دی 10, 1400 

مرثیه های پدر

ياد تو هميشه در دلم مى ماند،
بعد از تو نشد راست كنم قامت خود
ادراك كنم حالت تو در آن روز،
تنها شده ام بى تو شدم آفت خود
اى كاش تو بودى و منم در پى تو،
چند وقت نديدم در آيينه مگر ماكت خود
لحن سخنت داشت طنين دگرى،
لبخند لبت مرثيه حالت خود
سخت است كنم وصف من اين خاطره را،
افسوس نماندست از آن شور مگر عادت خود
/حسن

ازين پس قاب عكست ثروتم شد،
نگاه چشمهايت همدمم شد
نمى آيى دگر بر سفره ام باز،
بماندم بى تو اينجا يكه غمساز
گرفتيم چله اما دل نشد نرم،
هنوزم مانده داغ تو همى گرم
برايت مى زنم تسبيح پياپى،
نفيرم مى شود آواى هر نى
دگر بايد بگيرم راه خود پيش،
كه تا وقت اجل اصلاح كنم خويش
غم دلدار خوش است گر ياد باشد،
دلم با خاطراتت شاد باشد
/ حسن

گذشته چهل روز از هجرت اى مهر،
به عشق تو سرودم يك غزل شعر
نشد سرد داغ مرگت اندر اين دل،
شدم بعد تو بر افلاك بى ميل
نگرديد هيچ فراموش خاطراتت،
نگاهم بود دائم در نگاهت
تو رفتى ناگهان بى انتظارى،
شده حال دلم دايم خمارى
چه سخت است عادت هجر تو بابا،
نديدن، ناشنيدن صوتت اينجا
شفقت داشتى لطفت چه بسيار،
نديديم ما ز تو جز مهر سرشار
خوش اقبالى تو ماه محرم،
سفر كردى به احوالى مكرم
قرين اربعين شد چله تو،
مبارك بر تو اين زندگى نو
بيا شبهاى جمعه برمزارت،
گذارم روح خود را در كنارت
گل يكدانه اى بودى پدرجان،
محب خاندان سبط عطشان
/حسن

اكبرم من خاك پاى زائر مولاعلى،
شهرتم پرويز و بابم بود هم محمدحسين
عاشق مظلوم دشت نينوا هستم بسى،
دست كوتاه و يقين محتاج غفران و دعا
ياد آريد سيزده ماه رجب روز پدر،
عيد قربان و غدير و فطر و نوروز هما
حمد و سوره هديه اى از آية الكرسى بخوان،
سائلم اينجا تو هم هيچ سائلى عذرش مخواه
ختم قرآنى برايم در رمضان نذر كن،
تا بدان از من شود پروردگار من رضا
هر زمان مشهد نصيبتان شود،
يك زيارت هم ز من آريد اى دوستان بجا
/حسن

عاقبت كامم به دنيا تلخ شد…
اى كه بودى سايه بالاى سر،
رفتى و چشمم بماند بر روى در
دائما دلواپس حال همه،
كم نخوردى بهر ما خون جگر
دست بخير بودى و خيرخواه همه،
در دفاع از خاندان سينه سپر
قارى قرآن همه صبح و شبان،
زائر اهل قبور جمع و نفر
هجر تو بارى گران بر جان و روح،
ده مدد تا تاب آرم اين سفر
از تو مقبول حج و مشهد كربلا،
توشه راهت شود نذرت پدر
از جوانى تا كهنسالى دوان،
داده باغ زحمتت كلى ثمر
معترف هر رهگذر بر عشق تو،
بر حسين و زينب و دست قمر
شاد روحت بر حسين مهمان شوى،
زائر اهل بقيع و احمد خيرالبشر
/حسن

اى پدر اى مهربان اى دلربا،
عاقبت رفتى تو هم سوى خدا
تا كه يادم هست دلسوز بوده اى،
بهر فرزندان خود گشتى فدا
عاشق احكام اسلام و حديث،
سوگوار فاطمه و روضه كرب و بلا
دلرحم و ناصح پيروجوان،
حامى بيگانه و هر اقربا
دل پر است ازمهر تو بيحد و حصر،
چون رود حزن تو از افكارها
اف براين دنيا كه قدر تو نديد،
حيف كوتاه شد زتو عمر و بقا
نزد ارواح شهيدان منزلت،
باش مهمان ائمه در صفا
كاش نميدادى رضا بر رفتنت،
كاش ميماندى بسى اينجا ابا
مرهم اين دل كمى ديدار تو،
هر شب جمعه بيا صحن و سرا
تا به آخر نان آور بوده اى،
لحظه اى ننشستى از پا اى دلا
/حسن

تا كه مهر پدرى ارث من است،
دل خوشم من كه هنوز محبوبم
در ميان قفس اين هستى،
با چراغ دل او مشعوفم
گرچه ديگر نرسد صوت پدر،
با همه خاطره هاش محشورم
كاش مى شد به تو مى پيوستم،
من در اينجا ز غمت مخمورم
رسم دنيا به چنين منوال است،
اى خدا از تو بسى معذورم
/حسن

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا