🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
با سلام و آرزوی تندرستی و شادی برای همه عزیزان
امروز قصد دارم کتاب «عادتهای اتمی» را به دوستانی که این کتاب را نخواندهاند؛ معرفی و در واقع پیشنهاد کنم.
عنوان کتاب«عادتهای اتمی»
نوشتۀ «جیمز کلیر»
ترجمۀ «هادی بهمنی»
نشر «نوین»
مقدمه:
1- چگونه شد که این کتاب را خواندم:
راستش این کتاب در کتابخانۀ من بود اما فقط آن را خریداری کرده بودم و دیگر به سراغش نرفته بودم. در شرایط کرونایی فرصتهای زیادی پیش آمد که در همایشهای مجازی مختلف در سراسر دنیا شرکت کنم و یک نکته عجیب بود: در اغلب این همایش ها به نحوی به این کتاب ارجاع داده میشد. شنیدن مکرر نام این کتاب از زبان متخصصان مختلف باعث شد که این کتاب را جستجو کنم و متوجه شوم که آن را دارم! آن را شروع کردم و متوجه شدم کتابی است که برای همگان میتواند مفید و کاربردی باشد چرا که خواننده را دقیقا در نقطۀ درستی در مسیر ارزیابی پیشرفت خود قرار میدهد.
2- این کتاب برای چه افرادی میتواند مفید باشد؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم واقعا محدودیتی برای اینکه چه کسی باید عادات اتمی را بخواند وجود ندارد. از یک منظر، همه ما از «عادتها» ساخته شدیم ، بنابراین این کتاب ماهیتا در مورد رفتارها و کارهایی است که همه ما هر روز انجام می دهیم. با این همه شما زمانی از خواندن این کتاب لذت میبرید که:
الف) بخواهید عمدا برخی عادتهای خود را تغییر دهید.
ب) هدف یا اهداف خاصی داشته باشید که برای دستیابی به آنها تلاش میکنید
ج) علاقمند باشید که بدانید چگونه عادت ها شکل می گیرند.
د) علاقمند باشید که بدانید چگونه می توانید سیستمهایی بسازید که از اهداف شما پشتیبانی کنند.
نکات مهم این کتاب از دیدگاه نگارندۀ این مطلب:
1- تغییر واقعی از ترکیب اثر صدها تصمیم یا عادت کوچک ناشی میشود که در طول زمان جمع می شوند و نتایج قابل توجهی به بار میآورند.
2- برای دستیابی به اهداف خود ابتدا باید سیستمهایی بسازیم که از فرآیندها و عادات واحدی تشکیل شده باشد که ما را به اهدافمان برسانند.
3- عادتها ترکیب علائق و منافع مجموعۀ کارهای خوب و بدی هستند که ما هر روز انجام میدهیم و در طول زمان با هم ترکیب میشوند تا تغییر واقعی ایجاد کنند.
4- سیستمها مهمتر از اهداف هستند زیرا سیستمها هستند که ما را به اهدافمان میرسانند (تمثیل سفر و مقصد- سیستم ها مانند سفر هستند و اهداف، مقصد ما هستند). اهداف ، نتایجی هستند که می خواهید به دست آورید. سیستم ها فرآیندهایی هستند که منجر به آن نتایج می شوند.
5- موفقیت محصول عادات روزانه است نه دگرگونی های یک باره در زندگی.
6- زمان، فاصلۀ بین شکست و موفقیت را بیشتر می کند.. عادت های خوب زمان را متحد شما میکند اما عادت های بد زمان را به دشمن شما تبدیل میکند.
* میتوانم در اینجا اضافه کنم که خود من پس از دریافت این نکات به کارهایی که هر روز انجام می دهم به مراتب بیشتر توجه می کنم. هر چیز کوچک – خوب یا بد – به مرور زمان تبدیل به یک عادت می شود که بسته به مثبت یا منفی بودن آن به نفع یا علیه ما کار می کند!
نکاتی برگرفته از مباحث تئوری این کتاب:
1- وقتی اشتباهات یک درصدی را روز به روز از طریق تکرار تصمیمات ضعیف، تکرار اشتباهات کوچک و توجیه کردن با بهانه های کوچک تکرار می کنیم، انتخاب های کوچک ما به نتایج سمی تبدیل می شوند.
2- چهار قانون تغییر رفتار وجود دارد که می توانیم از آنها برای ایجاد عادات خوب و شکستن عادت های بد استفاده کنیم. یک عادت واحد از یک نشانه، اشتیاق، پاسخ و پاداش ساخته شده است (نگاه رفتارگرایی است) و این مولفه ها بر اساس 4 قانون تغییر رفتار شکل می گیرند:
الف- آشکاری – عادت باید برای ما بی دردسر باشد و نیازی به تفکر فعال نداشته باشد. فرض کنید بیماری باید سر ساعت قرص هایش را مصرف کند اما آن را فراموش میکند. اگر داروها را جلوی چشمش بگذارد؛ عادت به مصرف منظم آنها بسیار ساده تر است.
ب – جذابیت – اگر عادت جدید غیرجذاب باشد، احتمالاً اراده کافی برای انجام مکرر آن را نخواهیم داشت. بنابراین، باید به راههایی برای جذاب کردن این عادت بیاندیشید، حتی اگر چیزی مانند رفتن به باشگاه یا درس خواندن برای ساعات طولانی باشد.
ج- آن را آسان کنید – هر چه اصطکاک بین شما و عادت کمتر باشد، احتمال اینکه واقعاً آن را انجام دهید بیشتر است. این در مورد چیزهای ساده ای مانند بستن کیف باشگاه خود شب قبل از رفتن به باشگاه یا تهیه یک وعده غذایی سالم برای اطمینان از اینکه غذای آماده سفارش ندهید صدق می کند.
د- رضایت فوری ایجاد کنید – مغز ما بازدهی فوری را پاداش میدهد، بنابراین خوب است که چیز سادهای را پیدا کنیم که بلافاصله پس از انجام عادت جدید شادمان شویم. ایجاد یک عادت یا ترک یک عادت بد زمان می برد و به همین دلیل است که اکثر مردم در نیمۀ راه دست از تلاش برمیدارند.
فلات پتانسیل نهفته:
اگر در تلاش برای ایجاد یک عادت خوب یا ترک عادت بد هستید، به این دلیل نیست که توانایی خود را برای بهبود از دست داده اید. اغلب به این دلیل است که شما هنوز از فلات پتانسیل نهفته عبور نکرده اید. شکایت از دست نیافتن به موفقیت علیرغم تلاش زیاد مانند شکایت از ذوب نشدن یک یخ است وقتی که آن را از بیست و پنج تا سی و یک درجه گرم کردید. کار شما هدر نرفته است، فقط در حال ذخیره شدن است. تمام عمل، در سی و دو درجه اتفاق می افتد. سن آنتونیو اسپرز، یکی از موفقترین تیمهای تاریخ NBA، نقل قولی از اصلاحطلبان اجتماعی یاکوبریس در رختکن خود دارد:
«وقتی به نظر میرسد هیچ چیز کمکی نمیکند، میروم و به سنگتراشی نگاه میکنم که به صخرهاش کوبیده است، شاید صد بار بدون اینکه شکافی در آن ظاهر شود. با این حال، در صد و یکمین ضربه، صخره به دو نیم میشود، و میدانم که این آخرین ضربه نبود که این کار را انجام داد – بلکه تمام آنچه قبلاً انجام شده بود، این کار را انجام داد.»
نکاتی جهت نتیجهگیری:
1- به جای تمرکز بر اهداف، رویکرد « اول، سیستم» را اتخاذ کنید. اگر نتایج بهتری می خواهید، به جای تمرکز بر هدفگذاری بر سیستم خود تمرکز کنید. اهداف برای تعیین جهت خوب هستند، اما سیستم ها برای پیشرفت بهترین هستند. تعداد زیادی از مشکلات زمانی به وجود می آیند که شما زمان زیادی را صرف فکر کردن به اهداف خود می کنید و زمان کافی را برای طراحی سیستم خود ندارید. ذهنیت« اول، سیستم» پادزهر را فراهم می کند. وقتی به جای محصول عاشق فرآیند می شوید، لازم نیست منتظر بمانید تا به خودتان اجازه شاد بودن بدهید. شما می توانید هر زمان که سیستم شما در حال اجرا است؛ راضی و خرسند باشید. و مهمتر این که: یک سیستم می تواند در اشکال مختلف موفق باشد، نه فقط آن چیزی که شما ابتدا تصورش کردهاید.
2- برای شکل دادن به عادات خوب، آنها را به بخشی از هویت خود تبدیل کنید. عادات ما باید بخشی از هویت ما و نقطه شروع ساختن آن باشد. بسیاری از ما مسیر معکوس را میرویم یعنی با توجه به نتایج شروع می کنیم و به سمت هویت خود عقب عقب حرکت میکنیم. اما وقتی عادت از آن چیزی که هستیم ناشی می شود، به عنوان بهترین شکل انگیزه درونی، عمل میکند.
3- ایجاد عادات بهتر به این معنی نیست که روز خود را با هکهای زندگی پر کنید. موضوع این نیست که هر شب نخ دندان بکشید یا هر روز صبح دوش آب سرد بگیرید. این حتی در مورد دستیابی به معیارهای خارجی موفقیت مانند کسب درآمد بیشتر، کاهش وزن یا کاهش استرس نیست. عادتها البته میتوانند به شما در دستیابی به همه این چیزها کمک کنند، اما اساساً به معنای داشتن چیزی نیستند. آنها فرایند تبدیل شدن شما به یک هویت هستند. آنها کانالی هستند که از طریق آنها عمیق ترین باورهای خود را در مورد خود ایجاد می کنید. به معنای واقعی کلمه، شما به عادت های خود تبدیل می شوید. اگر هنوز در تعیین نحوه رتبه بندی یک عادت خاص مشکل دارید، میتوانید به این سوال پاسخ دهید «آیا این رفتار به من کمک می کند تا آن گونه باشم که می خواهم باشم؟ آیا این عادت به هویت مورد نظر من رأی مثبت می دهد یا منفی؟» عادتهایی که هویت مورد نظر شما را تقویت می کنند معمولا خوب هستند. عادتهایی که با هویت مورد نظر شما در تضاد هستند معمولا بد هستند.
4- بسیاری از مردم فکر می کنند که فاقد انگیزه هستند، در حالی که چیزی که واقعاً فاقد آن هستند، وضوح است. همیشه مشخص نیست که چه زمانی و کجا باید اقدام کرد. افراد «منضبط» بهتر می توانند زندگی خود را به گونه ای تنظیم کنند که نیازی به اراده قهرمانانه و خودکنترلی نداشته باشد. به عبارت دیگر زمان کمتری را در موقعیت های وسوسه انگیز میگذرانند. افرادی که بهترین خودکنترلی را دارند معمولاً کسانی هستند که کمترین نیاز به استفاده از آن را دارند. تمرین خویشتنداری آسانتر است وقتی که مجبور نباشید زیاد از آن استفاده کنید. بنابراین، بله، پشتکار، سخاوت و اراده برای موفقیت ضروری است، اما راه برای بهبود این ویژگیها این نیست که موفقیت آرزو یا خیالبافی کنید(*). به جای آن آرزو کنید که فرد منضبط تری باشید، البته با ایجاد یک محیط منضبطتر.
(*)در روانشناسی زرد تلاش میشود مثبتاندیشی اجباری به خوانندگان فروخته شود. باید به یاد داشته باشیم مثبت اندیشی اجباری، شکلی از انکار است. مثبتاندیشی اجباری به سلامتی فردی و اجتماعی آسیب میزند چرا که مثبتاندیشی اجباری یعنی نادیده گرفتن خود و دیگران. لذا بسیار مهم است که بتوانیم بین کتابهای علمی و معتبر در مورد رشد فردی – نظیر کتاب «عادتهای اتمی»، و کتابهای زردِ متاسفانه پرشمار با عنوانهای جعلی روانشناسی، تمییز قائل شویم (نگارندۀ این مطلب).
5- تحول، تدریجی، و رشتهای طولانی است از پیروزیهای کوچک و پیشرفتهای جزئی.
با درود بیکران
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (4):
آبان 10, 1400
مطلب درخور توجه و در عین حال یکی از دیدگاه هایی بود که ارزش درک چگونگی به ثمر رسیدن اتفاقات بد و خوب زندگی را به خوبی نشان میداد و برای آنها که در پی راهی عملی برای ایجاد تحول در زندگی خود هستند چراغ راهی است در تاریکی پسکوچه های عادات..
با تشکر از خانم نوری عزیز و ارزشمند
پاسخ
آبان 10, 1400
سلام جناب فروغ افکن ارجمند
سپاسگزارم از حضور و خوشحالم از دیدارتان در این صفحه
و سپاسی دیگر از دریافت دیدگاهتان
بله دقیقا این کتاب میتواند مسیر درست تحول واقعی و منطقی را به دور از شعار و انکار و فرافکنی ( که متاسفانه در کتاب های کاذب موجود در بازار با عناوین موفقیت رایج است) به خواننده نشان دهد و به تعبیر دقیق شما چراغ راه باشد در تاریک و روشن کوچه پس کوچههای عادتها.
💐💐💐🙏🙏🙏
پاسخ
بستن فرم