🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
با درود به دوستان
“برگهای سیاه” از آن رو توجه نگارنده را به خود جلب کرد که یک ویژگی جالب توجه متنی دارد
و آن نظمی است که ابیات شعر با توالی واژگانی- تصویری در خلق و بازنمایی انواع خِرَد ایجاد میکنند:
به مهر وُ ماهِ پر از خون چکان هر سالش
که چلّه گاهِ ستـم میکَنـَد شبــی چالـَش
بیت اول مبتنی بر واژگان و زبان است چه که یک سوگند است. سوگندی از غایت ایمان شاعر به مهر و ماه و البته راه، چرا که این سوگند با هدف آرامشبخشی به همنگاهان وهمقطاران ادا میشود. خبری که در این بیت هست اشاره دو گانه واژگانی دارد به مهر به عنوان یک ماه که به گزارش شاعر هر سال خون چکان است و مهر و ماه به عنوان دو چراغ روشن که به آن ها سوگند یاد می شود. و در مصراع دوم هم باز خبر داریم و جنس این بیت از شعر عمدتا واژگانی است.
لذا میتوانیم بگوییم: این بیت «خِردِ لفظ» دارد.
بیت دوم اما عمدتا مبتنی بر تصویر است:
هزارْدستِ درختی به شاخههایی خشک
گرفتـــه جمجمــهها در میـانِ چنگالش
چه تصویر خشن و در عین حال جانگدازی.
درخت یک ساختار مقولهای منحصر به فرد دارد و آن این که به لحاظ شناختی انسان با آن احساس همانندی میکند. تشبیه شاخه ها به دست و دستها به شاخه از همین مقوله میآید. در ادبیات و علم مفاهیم انتزاعی متعالی مانند دانش و معرفت به درخت تشبیه میشوند ( درخت دانش / درخت معرفت و …)
حال در این تصویر دستها به درختی با شاخههای خشک نسبت داده شدهاند که جمجمهها را در چنگال خود گرفتهاند.
اما این تصویر در سطح بالاتری از زبان نیز تعبیرپذیر است. یک درخت با شاخه هایی خشک و چنگالهای دربرگیرندۀ جمجمۀ انسانهاست
تصویر پرداخته شده در این بیت را «خردِ نا انسانی» یا «خرد دیو» مینامیم.
بیت سوم:
همیشه تشنه به خونست وُ پیکرِ این دیو
در آشیانــه ی ایـن کرکسان شــود بالش
در این بیت باز هم هستۀ مرکزی بیت یک خبر است و خبر مبتنی بر واژگان است. راوی از دیوی تشنه به خون در آشیانه کرکسان خبر میدهد دیوی که مقهور کرکسان است و این کرکسان به واسطۀ نشانۀ «این» ارجاع به شاخههای خشک درخت هم در بیت قبل دارد. لذا اجازه دهید که این بیت را «خردِ کالبد» بنامم: خردی که پیکر دیو مرده را در آشیانۀ کرکسان میاندازد.
بیت چهارم:
چه سروهای بلندی به موجِ چهره ی درد
زبانـــه میکشــد از چاهِ چشــمِ دجّالش
در این بیت بار دیگر با یک تصویر خشن رو به رو هستیم. تصویری که البته در سطح عالی زبان تعبیرپذیری خود را دارد:
سروهای بلندی که به موج چهره درد از چاه چشم دیو زبانه میکشند. اجازه دهید که این تصویر را «خِرَد آزادی ریشهای» بنامم.
بیت پنجم:
ذغـال هم بشود نقشِ شومِ این عفریـت
شرنـگِ تب بخـراشــد به دودِ تمثالـش!
در این بیت بار دیگر بار اصلی مفهومسازی در بیت به عهدۀ زبان است. یک جملۀ شرطی: اگر ذغال هم بشود …
شرط و جواب شرط در این بیت را نیز «خرد لفظ» مینامم. چرا که تکمعنا و خودسازگار با دانش یا حقیقتی از منظر شاعر / راوی است که گویی قبلا در جهان تجربه شده و به صورت عینی قابل پیشبینی است.
بیتهای ششم و هفتم:
در این کرانه، سیـاه و سفیــد شد پاییــز
مذاب شــد یخِ رنگیــن کمان به گودالش
چه برگهای سیاهی به این خزان روییـد
حسابِ شعلـه رِسانَد به میـوه ی کالـش
پاییز سیاه و سفید به جای پاییز رنگ رنگ ، یک تصویر بدیع است که در این بیت پرداخت شده . درک و توصیف چنین تصویری به عقیدۀ نگارنده از «خرد آگاه » میآید.
در بیت بعد هم یک گزارش تصویری داریم با توجه به اشارۀ شاعر به قطعیت سوختن میوۀ کال، خرد این بیت را « خرد سطح پایه» مینامم.
خرد آگاه و خرد سطح پایه در این دو بیت مبتنی بر تصویر، نظام حسی حرکتی ذهن خواننده را درگیر میکنند و مفهومسازی از طریق واقعیت حس بینایی است لذا میتوان هر دو را با هم «خرد جسمانی» نامید
پس از این دو بیت تصویری، دو بیت آخر اما بیشتر مبتنی بر واژگان هستند:
شکوهِ منظره ی غم ، شکوفه ی خورشید
فرشته،پنجـه ی خون زد به گورِ آمالـش
کبــودْ ساحل وُ شلاق ِ موج ِ اندوهسـت
کدام نــورِ درخشـان عوض کنـد حـالش
در بیت ماقبل آخر خبر داریم و در بیت آخر ترکیبی از خبر و شرط و دریغ و دعوت و … از آن
توجه کنیم که در بیت ماقبل آخر، فعل ماضی یک گزارۀ قطعی است از این که در روایت شاعر فرشته بر دیو پیروز شده است. اما بیت آخر یک پایان باز برای روایت است. از آنجا که مصراع دوم بیت آخر در وجه خبری شرطی _ به عنوان درونهای برای جملۀ مصراع قبل- یک “تا زمانی که” در خود مستتر دارد و خبر است. خبری که قطعیت هم دارد و تلویحا بدان معنی است که تا زمانی که/ اگر این اتفاق نیفتد اندوه همچنان باقیست، و در وجه امریِ تمنایی، یک درخواست (دعوت) و دریغ است از نورهای درخشان تا کدامیک بالاخره برای پایان دادن به این اندوه دست به کار میشوند؛ به واسطۀ ارتباط منظمی که بین این چندمعنایی افاده شده از ساخت دستوری پرسشی در مقام خبر و شرط و دعوت و امر و تمنا و دریغ وجود دارد اجازه دهید خرد موجود در این دو بیت را « خرد گزارهای» یا « خرد تحلیلی» بنامم.
با توجه به آنچه گفته شد شعر با توالی منظمی از زبان تصویر، انواعی از خرد را به چالش میکشد یا میآفریند که شعر را از یک شعر صرفا مبتنی بر بیان احساس متفاوت میکند و شعری نه تنها خردورز بلکه خردساز خلق میکند.
با درود بیکران
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (13):
آبان 14, 1401
درودها بانو نوری بزرگوار استاد گرامی و شاعر فرهیخته
آنچه در این نقد شایسته و وزین خواندم تابشِ آگاهی و دانشِ دریایی نور بود بر برکه ای تاریک ، این رسالت قلم اندیشمند و ستودنی شماست که بر افکار مهجور و بی نشانی چون من بتابید و از بُعدی چنین روشنفکرانه دریچه ای برای شناساندن سروده ای کنید که فراموشی و انزوا و طرد در برابرش بود ، مفتخرم که این قلم دانشمند و توانا و آگاه ، نوشته ی ناچیز من را از نیستی و جهانِ خاموشِ خودش به دنیای روشنِ خرد، هستی بخشید .
خواندن این نقد را از آن منظر و دیدگاه دیدم که گویی این نقد و دانش نگارنده ی آن است که سراسر آموزه ی هنر و درس شناختن و نگاهی متفاوت و پربار را به هنردوستان می رساند.
نقدی که هنرِ دیدن از پنجره ای نو به نوشته ای کم نور و پریشان را میآموزد و به مراتب از خود اثر ، آگاهانه تر و متفکرانه تر و هنرمندانه تر است .
برای خودم این طرز نگاه بدیع و نوین، بی نظیر و سراسر شگفتی بود از قلم فرزانه و متعهد و آموزنده ای بزرگ که خودش اگر بهترین نباشد یکی از بهترین شاعران و نویسندگان روزگار ماست. آموزگار و استادی نمونه که همواره با قلم آگاه و توانایش راهنمای فانوس دار امثال منست.
بسیار از بینش گرانبها و اندیشمند و خردگرای شما استاد ارجمند آموختم و از شما بی نهایت سپاسگزارم، قلم زرنگارتان در راه هنر و اندیشه و معرفت مانا و جاودان باد🌺🌹🙏
پاسخ
آبان 14, 1401
درودها و سپاس فراوان از مهر حضورتان جناب افکاری گرانقدر
شعرتان بسیار اندیشه ورز و اندیشه ساز بود
و نکاتی در خود داشت که دوست داشتم با همۀ دوستان به اشتراک بگذارم
بدون شک زیبایی اگر در نقد هست زادۀ نکات زیبایی بوده که منتقد در شعر به کشف آن نائل شده
با درود بیکران
🌷🌷🌷🌷🌷
پاسخ
آبان 14, 1401
درود بر شما مهربانوی فرزانه
چقدر نقد خوب و آموزنده ای نوشتید، ابعاد ناشناخته اثر جناب افکاری برایم روشن شد.
سپاس از زحمتی که کشیدید و سپاس از جناب افکاری برای آفرینش این سرودهی بی نظیر
شاد و پیروز باشید🌺🌸👏
پاسخ
آبان 14, 1401
درود زهرا آهن عزیز
خوشحالم از میزبانی نگاه پر مهرت بر این نقد و این شعر
🌷🌷🌷🌷🌷
پاسخ
آبان 14, 1401
سلام
خوشا به حال آنان که آثارشان مورد بررسی عالمانه خانم نوری قرار می گیرد در انتظار می نشینم و
لا ابرح حتی ابلغ مجمع البحرین او امضی حقبا
پاسخ
آبان 14, 1401
درود جناب آزاد گرانقدر
سپاسگزارم از مهر حضورتان
نقد هم مانند شعر است آنی در یک شعر منتقد را ناگاه به نوشتن وا می دارد
سپاس از توجهتان و مسرورم از این که این صفحه را پربار می بینید.
با درود بیکران
🌷🌷🌷🌷🌷
پاسخ
آبان 14, 1401
سلام و احترام محضر استاد گرانقدرم بانو نوری
به به
چقدر عالی
هم شعر جناب افکاری زیبا بود هم نقد جناب عالی بسیار زیبا تر
لذت بردم و بهره مندم
قلم توانمندتان در نقدر آثار دوستان تحسین بر انگیر و قابل ترحیب است خیلی
سر بلند و پیروز باشید
دورد هاا
💐🙏🌺🌸🙏🌸🌺💐
پاسخ
آبان 14, 1401
درودها و سپاس فراوان از مهر حضورتان جناب مهدی پور گرانقدر
خوشحال و سپاسگزارم از این که نقدها مورد توجه و عنایت شما که خود از شاعران توانمند سایت هستید و نیز دیگر دوستان عزیز و ارجمندم در این انجمن قرار می گیرد.
🌷🌷🌷🌷🌷
پاسخ
آبان 28, 1401
درودها بر شما
بانو دکتر نوری ارجمند
بسیار دقیق و استادانه قلم زده اید
آثار جناب فرشید افکاری منحصر به فردند
بسیاررعالی
در پرتو مهر درخشان
♤♤♤
پاسخ
بهمن 13, 1401
درود بر این هم آگاهی و دانش شما خانم دکتر
و درود بر شعر زیبای جناب افکاری که با نقد شما خیلی از لایه های آن برای من روشن شد
می آموزم از قلم تان بانو 🌸🌸🌸👏
پاسخ
بستن فرم