🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۹/۰۲/۲۰ |
| تعداد شعر: | 10 |
| تعداد مطالب: | 5 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۱/۲۶ |
امروز دستهایت را می بوسم!
چشمهایت را به روشناییِ سحرگاه، پس از نیایش های بی آلایشت بشارت می دهم؛
اراده ات را از روز ازل ستایش می کنم،
همان روز که مسلمانی نبود؛ اما تو میان باغهای وسوسه انگیز سیب وانگور، مفتون حوّای هوس نشدی و به آب چشمه ی صداقت بسنده کردی!
امروز لب هایت را به یک جام شراب ناب دعوت می کنم!
ایمان به چشمهای تو برای من کافی است ؛ همانگونه که صفای ایمان تو یک دنیا را کافی است!
اینک قاصد بهار شتابان می وزد و پیغام باغبان را زیر لب زمزمه می کند که:
موسم گل است و گلاب!
گل سرخ من عیدت مبارک باد…
#ناهید_سعیدی
#عید_فطر
#بداهه
#دلنوشته
#پسرم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (3):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
فروردین 24, 1403
اینک قاصد بهار با شتاب می وزد و پیغام باغبان را زیر لب زمزمه می کند که:
موسم گل است و گلاب!
گل سرخ من عیدت مبارک باد…🌹
درودتان
پاسخ
فروردین 26, 1403
درود و سپاس🙏🌹
پاسخ
بستن فرم