🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مناجات

(ثبت: 246596) فروردین 10, 1401 
مناجات

 

به تو می اندیشم ای الهه ی مُجیب که ضرباهنگ نفس هایت، همین نزدیکی، در شریان نای من جاری است…

به تو می اندیشم که بوی عطر پیراهن عزیزت در قصر مصر وجودم فرمان می راند و هرگاه در کنعان نیاز تو را بخوانم یوسف استجابت سوار بر شبدیز خسرو نگاهت روی سراپرده ی یعقوب چشمهایم مشک می فشاند و مرا به بینشی روشن رهنمون می گردد…

و اکنون تو را می خوانیم که در نبض صدای قلب هامان تپش گامهای حضورت هویداست اما دقایق آواز چکاوک را روی تکرار اوقات کائنات نمی شنویم؛ چرا که روی بومرنگ شلوغ ذهنمان به همهمه ی نت های ناهماهنگ بوم عادت کرده ایم.

خداوندا ما را ببخش که رشته ی گوهر جان را دریدیم و همسنگ سنگ در رشته ی جنون آویختیم.
سنگسار عقل آدم شدیم و به گندم فریفتیم.
در غبار مه آلود نگاه، وحدت خورشید را با تکثیر قوس و قزح آمیختیم. نام خود را از انسان استعاره گرفتیم و به هفتاد و دو ملت در آمدیم.
رخ به رخ خاک مالیدیم و رنگ خدا را در خُم ریا ارزان باختیم. قالب خشت آدم را مقلوب کردیم و سیرت خاک را به چشم بصیرت ندیدیم؛هزار راه رفتیم و همراه نرفتیم، پنداشتیم یک تن را کشتیم، وای بر ما که با مرگ عشق، خویشتن را کشتیم!
کاش مُهر گلین از پیشانی فرادی می زدودیم و بر روشنی صبح وجود نماز می خواندیم که زمستانهاست از بهار دور مانده ایم…

تو ای الهه ی نور که در نهانخانه ی چشم ما مستتری!
امروز با واژگان زبان معنا با تو سخن می گوییم، شهبال قدرت تو را دستاویز قرار می دهیم و از نردبان توکل به سوی تو می آییم.
اینک با اخلاص و سپاس، از آب چشمه ی هدایت تو وضو می سازیم و با زورق شکسته ی قلب خویش تن به دریای آغوش تو می سپاریم؛
در بطن آبی که روح پاک تو جاری است حافظه را می شوییم و دوباره از مادر زاده می شویم!

خداوندا در این لحظه پرده ی نگاه را می بندیم، جامه ی احرام می پوشیم و به درون خویش، همان بارگاه مقدس ذات تو سفر می کنیم.
از بند کثرت “من” های بیشمار رها و در وحدت وجود تو محو می شویم و با اتصال به قدرت بیکران الهی، در اوج انرژی کیهانی به کائنات پیام می فرستیم.

خدایا می دانیم که فرش گلشن آفرینش از آغاز، گستره ی رنگین عشق و آرامش بوده و در تار و پود این قالیچه ی دستبافِ خلقت، هیچ گرهی وجود نداشته است؛ پس ما را ببخش و این توهم چرکینِ فسرده را از قطب منجمد ادراکمان بزدای و در هبوط آبشار پاکی ها، با ریزش خاطرات تیره، ذهن ما را تطهیر کن تا در نیل خوبی ها به اقیانوس آرام وصال تو نایل شویم.

الها ما شاخساران درخت تناور آدمیت، همه از یک ریشه ایم.
در آستانه ی سال نو از آفتاب مهر تو سبز می پوشیم و چهل چراغ شاخه هامان را به سوی تو دراز می کنیم و با استعانت از امواج درخشان حضورت، نارنجستان طلایی عشق را به زنبیل بوریای خشک زمستان می ریزیم تا کویر خالی فصل هامان بوستان عاشق همیشه بهار شود!

پروردگارا دوستت دارم

اکنون تو را می خوانیم به ژرفای احساسی که گرده های عودآلود از انگشتان ازل روی پرچم هزار رنگ گل های وحشی ریخت!
و اینک رخسار زرد پرچم سرزمینمان را با گلاب واژه های سرخ ناب می شوییم…
خدایا هوای شهرمان گناه دارد؛
به بهانه ی باران، ما را ببخش و آب پاکی را روی دست ابرهای آلوده بریز و رنگ خاطره ی آسمان را آبی کن!

ای الوهیت یکتا که در عمارت نفوس دوگانه ی ما تکثیر شده ای می دانیم که در خاطره ی فطرت هستی ازلی، غم و درد و بیماری راه ندارد؛

اکنون که جهان دستخوش تهاجم فرکانس ویروس های آلوده شده است با زمزمه ی ذکر قانونِ شفا تو را سپاس می گوییم و این قفل چرکین را از قفس سینه ی قناری می زداییم تا آواز طلایی مرغ عشق در رگ سرخ حیات آزاد شود و دریچه ی مرداب روی نیلوفر آبی باز و با جریان آب به زنده رود زندگی روانه گردد.

خداوندا سپاسگزارم

اگر بلبل، به نیابت غنچه های زبان بسته، به اضطراب گل ناله سر داد بانگ زاری هزاردستان در خروش سیلاب آبان ها ریشه ی گلستان را نسوزاند و جشن دامادی شمشادهای جوان را در حجله ی پاییز خزان نکند…

خداوندا دوستت دارم

امسال کسی هوای مرداب را گل نکند!
شاید پرندگان مهاجر هنوز به معصومیت آبِ تالاب ها ایمان داشته باشند…

خدایا ما را ببخش!

از تو می خواهیم مسافرانِ هوای آرزو سالم به مقصد برسند؛ شاید عکسهای یادگاری عروس ها و دامادها را به بالهای عقابها بسته باشند و عروسک دخترکی روی همای خیال سعادت پرواز کند!

خدایا آتش دریای سرخ را فروبنشان شاید در ناوهای آبهای آزاد ناخدایی قبله را گم کرده باشد!

و اکنون در آستان ورود بهار به جهان و جهانیان درود می فرستیم و برای همه ی عناصر طبیعت پیک صلح و دوستی و سلامتی و برکت روانه می سازیم.

و در رکعت آخر پیام سپاسگزاری جمعی را به کائنات ارسال می کنیم:

پروردگارا ما را ببخش و به راه راست هدایت فرما
خداوندا متاسفم
خدایا دوستت دارم
بارالها سپاسگزارم…

خدایا نسل سوخته اسم قشنگی نیست!
دخترم در قرنطینه زندانی است!

دلش برای هوای کوچه دلتنگ است،
امسال بهار بیشتر بیرنگ است،

به ذکر نغمه ی تسبیح هزار دستان
گل کاغذی را به باغچه برگردان!

#ناهید_سعیدی
1399/1/1
#نوروز
#کرونا
#قرنطینه

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (4):

نقدها
  1. رهنورد

    فروردین 10, 1401

    سلام و عرض ارادت

    نیایشنامه ای نغز و‌ پرمغز
    سطر به سطر، مملو از ترکیب های بدیع و ظرافت های هنرمندانه که خوانندگان را بطور عام و دوستداران شعر منثور را بطور خاص تشویق می کند این اثر را بارها و بارها مرور کنند.
    نیایش نویسی نوعی مکاشفه ی روحانی ست و ادبیات ما شاهد شاهکارهای فراوانی از مناجات ها در بدرقه و‌ ختم کتاب های کلاسیک است که فرازمان و‌ فرامکان و اغلب از زاویه نگاه عابد به معبود نگاشته شده اند.
    اما در اثر بانو‌ ناهید سعیدی زمان و مکان هویداست، دردهای امروز ما صمیمانه با خدایی نجوا می شود که دست یافتنی و‌ نزدیک است. در زمانه ای که به معجزه ی دعای جمعی بیش از همیشه نیازمندیم مناجاتی از این دست کیمیاست.

    این چنین میناگریها کار تست
    این چنین اکسیرها اسرار تست

    هم دعا از تو اجابت هم ز تو
    ایمنی از تو مهابت هم ز تو

    یاد ده ما را سخنهای دقیق
    که ترا رحم آورد آن ای رفیق
    .
    الها ما شاخساران درخت تناور آدمیت، همه از یک ریشه ایم.
    در آستانه ی سال نو از آفتاب مهر تو سبز می پوشیم و چهل چراغ شاخه هامان را به سوی تو دراز می کنیم و با استعانت از امواج درخشان حضورت، نارنجستان طلایی عشق را به زنبیل بوریای خشک زمستان می ریزیم تا کویر خالی فصل هامان بوستان عاشق همیشه بهار شود!

    • ناهید سعیدی

      فروردین 10, 1401

      سلام و عرض ادب
      دو سال پیش،همزمان با شروع و شیوع بیماری کرونا این متن را که می نوشتم سکوتی هولناک بر خانه ها و کوچه های شهر حکمفرما بود. برادرم با بیماری دست و پنجه نرم می کرد و من کاری از دستم ساخته نبود غیر از این که حروف دل را با آب چشم، قلم بزنم و بار فغانم را روی دوش کاغذ ریخته و به گوش دوستانم برسانم…

      به دلیل طولانی بودن متن مردد بودم آن را به اشتراک بگذارم؛
      باری بر من ببخشید اگر سخن به درازا کشید و مصدع اوقاتتان شدم.
      از زحمات شما سپاسگزارم و از خدای متعال برایتان سلامتی و سرافرازی آرزومندم.

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا