🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 یکی از تلخ ترین خاطرات من/ابوالقاسم کریمی

(ثبت: 8108) مهر 12, 1397 
یکی از تلخ ترین خاطرات من/ابوالقاسم کریمی

مکان:پارک لاله تهران
زمان:ساعت 17
تاریخ:جمعه 9 شهریور 1397

…………………………
.
در یکی از برنامه های غذا رسانی که در پارک لاله برگزار کرده بودیم در هنگام غذا دادن به گربه ها، شهروند مُسنی آمد پیش من و با لحنی ناراحت ، بی مقدمه گفت:
.

«چن مدت پیش یه گروه شش هف نفره آمده بود اینجا برای همین کاری که شما دارین انجام میدین اما موقه ای که گربه ها جمع شده بودن و داشتن غذا میخوردن سه چارتاشونو گرفتن و انداختن تو یه قفس ، وقتی ازشون پرسیدم چرا دارین این کارو میکنین گفتن ما حامی حیوانات هستیم و این گربه ها رو داریم برای درمان میبریم»
.

در ادامه این آقا گفت:رفتارشون با گربه ها به حامی حیوانات نمیخورد، من آدمای زیادی رو دیدم که میان اینجا و غذا رسانی میکنن
…………………………
این شهروند بعد از اینکه من قول 
پیگیری این موضوع را دادم و شماره همراه مرا گرفت خداحافظی کرد و رفت…..
…………………………
بعد از یک هفته پیگیری بلاخره متوجه شدم گروهی که خود را حامی حیوانات و فعال محیط زیست معرفی کرده اند مدت هاست در ظهر وسط هفته در پارک ها برنامه ی به ظاهر غذا رسانی به حیوانات برگزار میکنند اما بعد از به دام انداختن و بردن گربه های بیچاره آنها را میکشند و گوشتشان را به رستوران های خارج از شهر میفروشند.
.
لطفا مراقب باشید
.
ابوالقاسم کریمی(فرزندزمین)

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (2):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا