🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 معرفی آرایه ای ادبی به نام دنباله گیری

(ثبت: 8129) آبان 9, 1397 

کشف و تبیین آرایه ای ادبی به نام “دنباله گیری”

در تبیین سبک شعری و ادبی خود، به آرایه ای پی برده و آن را دنباله گیری نامیده و انواع سه گانه ای برایش یافته ام. دنباله گیری شبیه به تکرار است؛ اما با آن متفاوت و از آن لطیف تر. در آرایه ی ادبی تکرار، واژه ای را به منظور خاصی مثلا تأکید و… تکرار می کنند؛ اما در دنباله گیری ، واژه هایی مشابه در کنار هم می آیند و یا در نوع ضعیف تر آن در فاصله ی یکی دو کلمه ای از یکدیگر قرار می گیرند نه این که تکرار شوند؛ البته در این باره، بحث زبانشناختی هم مطرح است که آیا تکرارهای واژه، عینا همسان هستند یا نه. جواب، این که در این جابا مقوله ی واج بعنوان واکه ویا همخوان زبانی سر و کار داریم نه با آوا بعنوان مقوله ای دقیق و دارای ظرافت های بیش تر فیزیکی.

گذشته از این حتی اگر برفرض، تکرار و آنچه در دنباله گیری به تکرار می ماند، صرفا جنبه ی آوایی و غیر واجی هم داشته باشد، بازهم آواهای نسبتا متفاوت تکرارشده، شباهت های زیادی به هم خواهند داشت و همین برای ما کافی است که تکرار زیبا و دنباله گیریرا از آرایه های ادبی بدانیم.

دنباله گیری ممکن است به صورت های واجی، وزنی ویا فاقیه ای باشد.دنباله گیری واجی ممکن است به چند شکل باشد. در دنباله گیری واجی کامل، دو واژه ی همسان از نظر واجی و مختلف از نظر معنایی، در کنارهم و یا با حداقل فاصله می آیند؛ یعنی همان جناس تام از نوعی که دو پایه اش در کنار و یا بسیار نزدیک هم باشند. مثال هایی که تقدیم می شود همگی از آثار چاپ شده و یا چاپ نشده ی این جانب است؛ از جمله:

/عاشقم کند هرآن، آن نگاه رؤیایی./

نوعی دیگر ازاین آرایه، دنباله گیری واجی به صورت نسبی و ناقص است که در آن، دنباله گیری در دو واژه ی دارای مشابهت نسبی در لفظ می آید؛ مثال، /پشت درهای بسته…. بس کن عزیز!/

دنباله گیری جزیره ای و یا محصور هم داریم که در آن، قسمت مشترک لفظی، تنها قسمتی از هر دو واژه ی نسبتا مشابه را می سازد نه این که تمام یکی از آن دو واژه را؛ مثلا،

/شناسنامه ی ایرانِ جاودان داند/

که قسمت مشترک لفظی /دان/جزئی از دو واژه ی /جاودان/ و /داند/ است. مثال دیگر:

/ در مرزِ سرزمین به طنین گلوله گفت/ که قسمت مشترک لفظی / … رز/ جزئی از واژه های /مرز/ و/سرزمین/است. مشابه اینها در واژه های /کمر/ و /کمی/ در این مثال:

/ دوش، زخمی؛ کمر، کمی معیوب/

بنابر این، سه نوع از دنباله گیری واجی را توضیح داده ایم به نام های دنباله گیری واجی کامل،

نسبی و جزیره ای.

اما آرایه ی دنباله گیری، همواره به صورت واجی نیست و گاهی به صورت وزنی وگاهی دیگر به صورت قافیه ای است.

در دنباله گیری وزنی، پایه های هموزن و یا نسبتا هموزن ( اما بدون حرف روی مشترک یعنی بدون قابلیت همقافیگی) در کنار هم و یا با حداقل فاصله ی قابل قبول (یک یا دو کلمه ی کوتاه) قرار می گیرند. بنابراین، دنباله گیری وزنی هم به دو نوع کامل و نسبی، قابل تقسیم است.

در دنباله گیری وزنی کامل، دو واژه (ویا پایه) ی کاملا هموزن در کنار و یا بسیار نزدیک به هم می آیند و این همان جناس متوازن یعنی هموزن است در حالتی که دو پایه اش در کنار و یا بسیار نزدیک هم باشند؛ مثال،

/ دل، بی خیال عشق؟! نگو! هیچ خوب نیست/  در این مثال، کلمه ی /نیست/ هم تا حدودی هجای کشیده به گوش می رسد ویا اگر ظریف تر بگوییم: هجایی بین بلند و کشیده به نظر می رسد و با این که در آخر مصراع قرارگرفته و از نظر عروضی، دو همخوان پایانی اش به حساب نمی آید، باز هم به دلیل قرارگرفتن در همسایگی کلمات دارای هجای کشیده و همچنین به علت این که خودش دو همخوان ساکن پایانی دارد و نه فقط یک همخوان، تا حدودی آهنگ هجای کشیده از آن احساس می شود.

دنباله گیری وزنی نسبی ویا ناقص هم داریم که درآن، از دو پایه ی دنباله گیری، یکی دارای هجای کشیده است و دیگری دارای هجای بلند و در مواردی هم یکی دارای هجای کشیده است و دیگری دارای یک هجای اضافی کوتاه ویا  بلند قبل از هجای کشیده یعنی دارای یک هجای اضافی در ابتدا  به علاوه ی هجایی کشیده در ادامه؛ مثال،

/ بابام پاش در جنگ، جا مانده یادگاری/

در این مثال، دنباله گیری وزنی نسبی، در میان این پایه ها برقرار است:

/ بابام و پاش/ ، / پاش و در/ ، / در و جنگ/ و همچنین  بینِ / جنگ و جا./  

مثال دیگری برای هر دو نوع دنباله گیری وزنی کامل و نسبی:

/ دگربار، تاریخ گردید تکرار./

در این جا، کلمات تاریخ و گردید و تکرار، دارای دنباله گیری هموزنی کامل و کلمات دگربار و تاریخ، دارای دنباله گیری هموزنی نسبی اند.

لازم به ذکر است که کلمات دگربار و تاریخ، دارای آرایه ی دیگری هم هستند که اشاره خواهم کرد.

نوع دیگری از آرایه ی دنباله گیری، مربوط است به قافیه و درواقع به آن دو پایه ای که بتوانند بالقوه در جایگاه همقافیه قرار گیرند نه این که لزوما همقافیه باشند. دنباله گیری قافیه ای شبیه به جناس مکرّر(مُزدَوَج) است؛ ولی در جناس مکرر، همواره یا معمولا تجانس در آخر مصراع را لحاظ می کنند و دیگر این که تقریبا همیشه دو پایه ی کنار هم و یا نزدیک به هم را در نظر می گیرند و مثالی برای سه پایه ی دارای جناس مکرر، خیلی کم است ؛ اما در دنباله گیری قافیه ای کامل حتی چهار پایه وشاید گاهی بیش تر در کنار هم می آیند و از این قبیل مثال ها در آثار این جانب، کم نیستند. آرایه ی دنباله گیری قافیه ای هم ممکن است بصورت کامل باشد؛ یعنی دنباله گیری پایه هایی که اگر در جایگاه قافیه قرار می گرفتند؛ یعنی در آخر مصراع و قبل از ردیف، بعنوان همقافیه به شمار می رفتند؛ مثال،

/ باز، آوازِ راز پرداز است/ ویا: / آوار وار می شکنم زار و بی قرار/  ویا: / اما هنوز هم غزلی هست مست فام /

تکواژه های  هست و مست، دارای دنباله گیری قافیه ای کامل اند و تکواژه ای مست و فام، دارای دنباله گیری وزنی کامل. مشابه این مثال:

/ چشمم دخیلِ پنجره پولاد باد  باز/        مثال دیگر:

/ پرواز، آوازِ غزلبازِ عقابان است/  ویا: / این جا خدا را می شود شفاف حس کرد/ ویا:

/ پشت سر، بی شرر، بدون خطر؛ بهترین ره که می رسد به نظر/

دنباله گیری قافیه ای نسبی هم هنگامی رخ می دهد که از میان دوپایه ی دنباله گیری، پایه ی دوم بصورت همقافیه با پایه ی اول شروع شود؛ اما ادامه نیابد؛ یعنی قسمتی از آهنگ پایه ی دوم با انتهای پایه ی اول، حرف روی مشترک داشته باشد و  همقافیه ی بالقوه باشد؛ اما پایه ی دوم در ادامه ی خود، تغییر کند؛ مثال،

/ دگربار، تاریخ گردید تکرار./

در این مثال، قسمت /تار/ از کلمه ی /تاریخ/ دارای حرف روی مشترک با کلمه ی قبل از خود یعنی /دگربار/ است. مثال دیگر:

 / آسمانگیرِ چیره ی دوران! در زمین، این چنین غمین نشوی!/

همچنین در مثال بالا، این کلمات، دارای  دنباله گیری قافیه ای کامل اند: / زمین، این چنین غمین/ .

نوع دیگری از آرایه ی دنباله گیری را هم به نام دنباله گیری همسان وار می نامم که در آن، بیش تر واج های هر دو پایه ی دنباله گیری، واج هایی مشترک اند و یا  از میان دو پایه ی دنباله گیری،  جزء بزرگ تر دارای واج هایی است که همه و یا بیش تر آنها در پایه ی کوچک تر نیز هستند و مشترک اند؛ مثال،

/ بار بر، بار می بَرَد بر دوش/  در این مثال، واژه های باربر و بار، و هنگامی که واژه ی باربر را به تکواژهایش تقسیم کنیم، تکواژهای بار و بر، همچنین در ادامه ی مصراع، واژه های بار و می برد، و در ادامه، واژه های

می برد و بر، دارای دنباله گیری همسان وار هستند. اگر فاصله ی یک واژه ای را هم در قلمرو این آرایه داخل بدانیم، تعداد پایه های این آرایه در این مصراع افزایش می یابد؛ مثلا  واژه ی /بر/ قرارگرفته در بعداز /می برد/ و  تکواژ /بر/ در واژه ی /باربر/  با /می برد/ نیز چنین آرایه ای را به وجود می آورد.

آرایه ی دنباله گیری همسان وار به دو نوع کوچک تر قابل تقسیم است: یکی، همسان وار کامل و دیگری همسان وار نسبی.

در آرایه ی دنباله گیری همسان وار کامل، علاوه بر این که همه ویا بیش تر واج های پایه ی کوچک تر دارای اشتراک با واج های پایه ی بزرگ تر است، ترتیب قرارگرفتن واج ها ی هر دو پایه هم مشابه است؛ مثلا در پایه های / بار/  و / بر/ واج های مشترک /ب/ و /ر/ دارای ترتیب مشترکی در اول و آخر هر دو کلمه اند.

در دنباله گیری همسان وار نسبی، ترتیب واجی پایه ها نسبت به یکدیگر تفاوت آشکاری دارد؛ مثل وقتی که پایه های دنباله گیری، نمره و نرم باشند و یا پسر و سپر .

این جانب برای سایر انواع  دنباله گیری، نام پیوستی را پیشنهاد می کنم؛ چراکه به سایر انواع دنباله گیری پیوست می شوند که بر اساس این نامگذاری، دنباله گیری های پیوستی، فرع بر دنباله گیری های قبلا ذکرشده به حساب می آیند و در این نگاه، از اهمیت کم تری برخوردار می شوند؛ ولی ممکن است با تامّل بیش تر و یافتن بعضی مثال ها بتوان به انواع مهمی از دنباله گیری های دیگر هم پی برد.

نکته ی دیگر این که ممکن است برخی اعتراض کنند که چرا انواع مختلفی دنباله گیری و باز انواع کوچک تری برای هر نوع از آنها را به زیر شاخه ی آرایه ها افزوده ایم در حالی که جناس ها خودشان دارای انواع مختلفی هستند و تا حدودی تشخیص انواع جناس ها و یادگیری آنها دشوار است و ما هم کار را مشکل تر کرده ایم و به جای این کار می توانستیم اهمیت دنباله گیری را برای هر نوع از جناس های از قبل شناخته شده، تبیین و تأکید کنیم. 

پاسخ، این که: ما سعی کرده ایم روشی منطقی و ریاضی وار در تبیین و نامگذاری انواع آرایه های دنباله گیری

به کار ببریم و به همین دلیل، هر نوع از آرایه های دنباله گیری، خودشان، قابل تقسیم به انواع کوچک تری شده اند. همچنین به نظر می رسد انواعی از آرایه هایی را که  پیش تر شناخته نشده یا دست کم به روشنی شناخته نشده بودند،  در مبحث انواع دنباله گیری ها شناسانده باشیم؛ مثلا، ما، دنباله گیری پایه های /دگربار/ و /تاریخ/ و همچنین دنباله گیری پایه های /آسمانگیر/ و /چیره/ را دنباله گیری قافیه ای نسبی نامیده ایم؛ اما آیا هیچیک از انواع جناس های سنتی، توضیحی  جامع و مانع و یا بعضا حتی نامی ویژه برای برخی از این تشابهات به کار برده اند؟

 

 

برگرفته از کتاب سفیر شعر فارسی، اثر محمدعلی رضاپور

   

منابع مرتبط

آشنایی با عروض و قافیه، سیروس شمیسا، تهران، انتشارات فردوس، 1366

آل احمد، جلال، نیما چشم جلال بود، چاپ اول ، تهران، 1376

ادیب طوسی، یک پیشنهاد تازه در فن عروض، نشریه ی دانشکده ی تبریز، شماره ی 3، 1339

برگزیده ی آثار نیما یوشیج(نثر) به انضمام یادداشت های روزانه، انتخاب، نسخه برداری و تدوین سیروس طاهباز با نظارت شراگیم یوشیج، انتشارات بزرگمهر، چاپ اول، 1369

 پاشا، ابوالفضل، جمهوری فدرال ابر (آفاق شعر نوی ترکیه)، نشر سولار، 1396

تحلیل وزن شعر عامیانه ی فارسی، امید طبیب زاده، تهران، انتشارات نیلوفر، 1382

تحلیل وزن شعر فارسی از دیروز تا امروز (مجموعه مقالات)، به کوشش امید طبیب زاده، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1391

 سیدحسینی، رضا، مکتب های ادبی، انتشارات نگاه، 1376

شفیعی کدکنی، محمدرضا، شعر معاصر عرب، تهران، نشر طوس، 1359

شفیعی کدکنی، محمدرضا، موسیقی شعر، انتشارات آگاه، 1370

شمیسا، سیروس، انواع ادبی، انتشارات فردوس، (چاپ دهم ویرایش سوم) 1383

شمیسا، سیروس، سبک شناسی شعر، انتشارات فردوس، 1374

فرزاد مسعود، مجموعه اوزان شعر فارسی، مجله ی خرد و کوشش، دفتر4، شیراز، 1349

محمدزاده صدیق، حسین، عروض در شعر ترکی، نشر تکدرخت، 1388

میر انصاری، علی، اسنادی درباره ی نیما، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، چاپ اول، 1357

ناتل خانلری، پرویز، شعر و هنر، تهران، 1354

ناتل خانلری، پرویز، وزن شعر فارسی، تهران، 1337

نامه های نیمایوشیج، به کوشش سیروس طاهباز و شراگیم یوشیج، چاپ اول، 1363، نشر آبی

وحیدیان کامیار، تقی، بررسی منشأ وزن شعر فارسی، چاپ سوم، انتشارات آستان قدس رضوی، 1376

وحیدیان کامیار، تقی، حرف های تازه در ادب فارسی، جهاد دانشگاهی اهواز، چاپ اول، 1370

وحیدیان کامیار، تقی، فرهنگ اوزان شعر فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد، 1390

وحیدیان کامیار، تقی، وزن و قافیه ی شعر فارسی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی،  1367

وحیدیان کامیار، تقی، ویژگی های شگفت انگیز اوزان شعر فارسی، دانشگاه آزاد مشهد، 1383

وزن شعر فارسی از دیروز تا امروز(مجموعه مقالات)، به کوشش امید طبیب زاده، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1391

یوشیج، نیما، ستاره ای در زمین، انتشارات توس، 1354

یوشیج، نیما، مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج، فارسی و طبری، تدوین سیروس طاهباز، انتشارات نگاه، چاپ اول، 1370

 

 

 

ایشیق (مطلب: مدرنیسم در شعر ترک)

             Ishiq.net/?p=14518

پایگاه مجلات تخصصی نور(مطلب: وزن شعر و تنوع طلبی های افراطی)

             www.noormags.ir/view/fa/articlepage/997/8/text

پژوهشکده ی کردستان شناسی(پژوهشنامه ی ادبیات کردی)

             Jokl.uok.ac.ir        

خبرگزاری مهر (مطلب: کپی برداری نیما از اشعار ناتل خانلری)

          www.mehrnews.com/news/2771425/

مجله ی ادبی پیاده رو (مطلب:گذری بر شکل گیری شعر معاصر اردو)

www.piadero.ir/portal/index.php?do=post&id=1233

          www.nimayooshij.com                                                                                  نیما یوشیج

                                             

             Kaavyaalaya.org.hindipoetrystructure4 (Basic Structure of

              Hindi Poetry Part 4- correspondence with Urdu Poetry)                                                                                 

            www.cummingsstudyguids.net/xmeter.html (commings study guids)

            www.expansivepoetryonline.com/journal/prospart2.html (Meter and   

Foot)

www.frostfriends.org/meter.html (The Poetics of Robert Frost-

Examples)  

www.literarydevices.com/spondee/ (SPONDEE)

www.poetryfoundation.org/learn/glossary-terms/pyrrhic-meter

(pyrrhic meter)

www.writing.upenn.edu/ a filreis/88/meter.html (rhythm and meter in

English Poetry)

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

نظرها
  1. حسن گائینی

    آبان 10, 1397

    درودها جناب ضاپور 

    با احترام به عرض میرسانم آنچه را که بنام کشف و تبیین آرایه دنباله گیری می نامید از گذشته های دور در ادبیات ما چه در نثر و چه در شعر مسبوق به سابقه است و ادبای بسیاری در آثار خود آورده اند و گویا جنابعالی از آن مطلع نبوده اید 

    حتا حقیر نیز آنرا بارها آزموده ام و پدیده ی جدیدی در ادبیات ما نیست . و نمونه های  ساخت شما نیز با کمال تاسف کم مایه ترین  نمونه هایی است که تا کنون مشاهده کرده ام – کاش قبل از انتشار اینگونه مطالب با افرادی که در این قبیل مطالب متبحرند هم اندیشی می نمودید .

    موفق و موید باشید

  2. حسن گائینی

    آبان 10, 1397

    برای نمونه شما را ارجاع میدهم به:

    نگاهی زیباشناختی به ساختار آوایی شعر محمدرضا شفیعی کدکنی 

    بررسی مجموعه شعر هزاره دوم آهوي کوهی

    و چنانچه خواستید می توانم نمونه های بسیاری از ادبیات فارسی را برای تبیین بیشتر معرفی کنم 

  3. حسن گائینی

    آبان 12, 1397

    از خدا جوییم توفیق ادب 

    بی ادب محروم شد  از لطف رب

    بی ادب تنها نه خود را داشت بد

    بلكه آتش بر همه آفاق زد 

    و اما بعد…

    مشک آن است که خود ببوید  نه آنکه عطار بگوید 

    شما نه تنها به خود دروغ میگویید بلکه انتظار دارید دروغتان را دیگران نیز باور کنند و دلیل آن هم پریشان گویی ها و اضطراب در پاسخ های شماست .یک جا میگویید ادعایی ندارید ولی هر چه مینویسید آنرا شاهکار ادبی و کشف نوین ادبی می نامید .( حتا در سایت شخصی شما که دیگر واقعا شاهکارید)

    متاسفم   علی رغم میل باطنی ناچار به پاسخ شدم و اگر مسبوق به سابقه ای نیز هستم. آن به جهت باور نداشتن ادعاهای دروغین و تصرف و دستبرد   شما به زحمات دیگرانی است  که در طول سالیان دراز پژوهش و کوشش  ادبی داشته اند و شما برای کمبود های عاطفی و اجتماعی   آنرا به نام خود نشر میدهید.

    و نیز شگفتی من در نظاره کردن این همه خودپسندی و بی حرمتی های شما که فقط جلوی پاهای خود را می بنید و بس 

    پس از این نوشته هر چه دلتان میخواهد توهین کنید چون دیگر لایق هیچ پاسخی از سوی من  نیستید

  4. حسن گائینی

    آبان 12, 1397

    بر نردبانِ عریضِ سرزمین بی باران

    دریغ از آن سرو که به رس رسید

    بشرهای کوچکم…

    چنین مخوف می گردند

    رنگی رونده از کاسه ای نژند!

    رزاسس

  5. محمدعلی رضاپور

    آبان 27, 1397

    آرایه ی دنباله گیری، بی شک بارها و بارها در ادبیات ما به کار رفته  و کار این جانب در این جا، تبیین چنین آرایه ای و تقسیم بندی انواع آن و ذکر مثال هایی بوده است. مطلب، بیش از این نیست. اگر بد بیان کردم، عذرخواه ام.

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا