🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
من از کوچ پرستو ها کمی انگار می ترسم
نمی دانم چرا از لحظه ی دیدار می ترسم
چرا امواج از دریا گریزانند و می ترسند!؟
چه حسی دارد این دانستن اسرار می ترسم
یکی معنی کند مفهوم گنگ بی نهایت را
که از دیدار چند آیینه بر دیوار می ترسم
هزاران نقش تکراری در این آیینه ها پیداست
تو درکم کن که از تکرار در تکرار می ترسم
اگر دریا شدن زیباست ای پهناور بی مرز
کمی آهسته تر در من قدم بگذار می ترسم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
شهریور 26, 1395
درود بر شما
بسیار زیبا احسنت!
پاسخ
شهریور 26, 1395
سلام
چقدر جالب
غزلی دارم با همین قافیه و ردیف
البته ردیف میترسد
پاسخ
شهریور 29, 1395
بانو صالح عزیزم
شعرهایت را بی نهایت دوست دارم
پاسخ
بستن فرم