![مهران اسدپور](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/12/IMG_20211222_130246-e1642995796578.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
« به نام خدا »
چرا کسی که ز حرف حساب میترسد؟
به وقت طرح سئوال از جواب میترسد؟
اگر چه فرد گنهکار ظاهراً شاد است
ولی همیشه ز روز عذاب میترسد
تنور دشمنی و کینه آنچنان داغ است
که جسم گُل ز وجود گلاب میترسد
همان کسی که ز نام شراب میترسید
بیا ببین که ز نامش شراب میترسد
هر آنکه کار ثوابی نکرده در عمرش
ز کار خیر و ز فعلِ ثواب میترسد
به سان زنگی مستی ز هیچ باکش نیست
ولی ز بی خردی از کتاب میترسد
ز اسب سرکش و وحشی بترس چون او هم
ز فکرِ زین و لِگام و رکاب میترسد
کسی که مار گزیدش همیشه محتاط است
به هر کجا که ببیند طناب میترسد
ز بس که قصهٔ خَر داغ کرده را خواندست
دگر ز اسم و ز بویِ کباب میترسد
منم که منقلبم از وجود همچو تویی
تویی که از تَبِ این انقلاب میترسد
سراب عشق تو «مهران» حقیقتی محض است
حقیقتی که هنوز از سراب میترسد.
« مهران اسدپور »
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
خرداد 27, 1396
سلام و هزاران درود بر مهران عزیزم
شاهکارت را دو بار خواندم و به واقع لذت بردم
خوشحال شما را در کنار خود داریم .
سپاس فراوانم را پذیرا باش
در پناه خدا شاد زی
پاسخ
خرداد 28, 1396
درودها جناب خراسانی ارجمند ؛
سپاس از بنده نوازی و مهر مدامتان …
در پناه حق شاد و تندرست باشید.
پاسخ
خرداد 27, 1396
سلام به دوست خوب و عزیزم
عالی بود
احسنت
خدا اجرتان دهد
پاسخ
خرداد 28, 1396
درود و سپاس حامد عزیز ؛
در پناه حق پیوسته شاد و تندرست باشی …
پاسخ
خرداد 28, 1396
عالی بود
زنده باشین
پاسخ
خرداد 28, 1396
درود و سپاس سرکار خانم محمد زاده گرامی؛
پاینده و سراینده باشید به مهر…
پاسخ
بستن فرم