🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مادر کنار بسترش یک دم به شیخی زنگ میزد
ایمانش از برخورد با اندیشه دائم لنگ میزد
قطعأ که مالیخولیائی گشته فرزندم خدایا
دیدم سرش را کرده در لای کتابی، بنگ میزد
میگفت میدانم دلیل انحرافاتِ پسر را
ای کاش میشد پرسه با یک مرد با فرهنگ میزد
چادر نمازش را به سر میکرد و رویش را به قبله
بر ریسمان اعتقادش نیمه شبها چنگ میزد
میخواست تا او را رهایی بخشد از بندِ تجدّد
پایان هر رکعت به شیطان رجیمی سنگ میزد
آخِر تبِ آگاهی دلبند او پایین نیامد
مادر کنار بسترش یک دم به شیخی زنگ میزد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
اسفند 14, 1402
درود. چه خوب که شما نسل جدید را عاقل تر و هوشمندتر از نسل های قبل می دانید. خیلی ها در ارزیابی نسل جدید اشتباه می کنند.
پاسخ
اسفند 14, 1402
درود و عرض احترام …
بله اگر نسل جوان را بتوانیم بیشتر درک کنیم قطعا می شود مسولیت های بزرگی را به آنان سپرد …🌺🌺🌺
پاسخ
اسفند 14, 1402
سلامودرود
مانند همیشه دغدغه مند
در پناه خدا 🌱👏👏👏🌱
پاسخ
اسفند 14, 1402
درود استاد طارق گرامی …
حضورتان مایهی دلگرمی من است🙏💐
پاسخ
اسفند 14, 1402
درود جناب حجت عزیز
عالی…
👌👌👌🌹🌹🌹❤️❤️❤️
پاسخ
اسفند 14, 1402
درود دوست بزرگوارم …
زنده باشید🙏💐
پاسخ
اسفند 14, 1402
درود استاد حجت گرامی
بسیار زیبا و ارزشمند
👏👏👏❤️❤️❤️🌺🌺🌺
پاسخ
اسفند 14, 1402
درود جناب برهان گرامی …
سپاسگزارم 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
پاسخ
اسفند 15, 1402
درودها به رفیق سرکشم
که جان است و جانان
پاسخ
اسفند 15, 1402
درود و عرض ارادت به دوست فرهیخته و بزرگوارم 🙏🙏🌺🌺
پاسخ
بستن فرم