🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
گاه گاهی شده ام نزدِ حقیقت به سُجود
تا که یادم نرود فلسفه ی بود و نبود
گر مسّخر شده است عالم و هرچه به بشر
حکمتی هست در این کارِ خداوندِ وَدود
علتِ بودن و اصرار بر این عالمِ خاک
نه ستم باشد و نه رفتنِ بر راهِ خمود
بلکه مسئولیتی سخت که بر گُرده ی ماست
باید آن حفظ شود تا به سر انجامِ وجود
گاه باید نظری کرد به خلوتگهِ دل
همچو آیینه جلا داد و غُبارش بِزدود
گاه باید بکنی شاد دلِ غمزده ای
شده حتی به نگاهیّ و دمی گفت و شنود
ساحران در عجبند از همه اسرارِ جهان
لیک اسرار شود جلوه گرِ چشمِ شُهود
کاش بر دیده ی (احمد) شود اسرار عیان
تا ببیند رُخِ دلدار به زیبایی و زود
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
اسفند 19, 1397
درود بر شما
پندآموز وزیباست
قلمتان سبز🌸
اسفند 20, 1397
درود بر شما بانوی فرهیخته
سپاسگزار حضورتان هستم🌸🌺🌸
اسفند 19, 1397
درود ها
شعر زیبائی میهمان این صفحه بودم
🌹🌹🌹🌹🌹
اسفند 20, 1397
درود دوست شاعرم
به دفتر شعر من خوش آمدی🌷🌷🌷