🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 اون دنیا

(ثبت: 1741) خرداد 26, 1395 
اون دنیا

روزای سبزِ بهاری ، من تولدم خزونه

نزارین تنها بمونم ، توی این دشتِ ویرونه

توی این دشتی که مردم ، اسمشو دنیا میذارن

غم و غصه رو با کادو ، واسه عشقشون میارن

اما تو دنیای دیگه ، عشق ، مثه شاخه بیدِ 

استوار و پاک و معصوم ، مثه یاسای سفیدِ

توی اون دنیا ، کسی رو ، دل تو پا نمیذاره

نمیگه ، چاره نداره ، غم و غصه ها زیادِ

توی اون دنیا ، آدمها ، پای عشقشون می مونن

تا که جون دارن ، برای عشق و عاشقی ، می خونن

توی اون دنیا ، کسی تو فکرِ مرگِ واژه ها نیست

عشقو  تو چشما میخونی ، دیگه عاشقی ، خطا نیست

توی اون دنیا نمی گن ، هرکی نیلوفر می خوادش

باید از گلای خاردار ، بکنه نیاز و خواهش

اما تو دنیای ماها ، گلای سرخ و می کارن

که یه روزی ، مثل کادو ، روی  سنگ قبر بذارن

 

5 مرداد 1388

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):