🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تارمو

(ثبت: 3774) فروردین 14, 1396 

ملتی که به تار مو بنده
دل و دین و تموم افکارش
مگه میتونه عشقو درک کنه
شیشه و بنگ میشه اربابش

سال مرغو میگن خروس شده
چهره شادمون عبوس شده
عیدی بچه های بالا شهر
شیشه مشروب مارک روس شده

شعرهام باز مزه شون تلخه
عمو پیروزمون به حج رفته
حاجی فیروز شده
با روی سیاه
توی پس کوچه
باورش سخته

یه سرنگ توی دستشه انگار

دایره زنگی چی شد؟

کجا افتاد؟

ننه سرما
توی اینستاگرام
عمو نوروزو  آنفالو کرده
عمو نوروز
واسه چن تا لایک
دیو خشکسالی رو فالو کرده

بی خیال اینستا و فالوور
یه نفر توی گور میخوابه
پول یارانه شو نمیدن
چون
زیر خط سکوت میناله

شهرداری شهرمون داره
بچه های طلاقو میشماره
دست فروشا و پیر زن ها رو
با چماق… توی گور… میذاره

کوله بر ها
قاچاقچی مرزی
مرزهامون واسه قاچاق بازه
اینهمه جنس بنجل چینی
مرغ همسایه بازهم غازه

سال تولید و اشتغال و تلاش

اقتصاد مقاوم عیاش
اختلاسای چند میلیاردی
سود بانکی ولی میشه کنکاش

اونطرف حاجی پولشو از بانک
در میاره… نزول خور… شده باز
روز جمعه… صف اول… به نماز
ایستاده… دوباره فکر ریا…ست

12 فروردین 1396
احسان ظاهری (اهورا)

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):