🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
1
ای شوکران ترین ممنوعه
مرا ببخش
آنقدر تو را از یاد برده ام
که بی خبر
باز
در آرزوهایم
سرک می کشی
###
2
با تو غریبگی
تا به آنجا رسیده
که ذره ذره از بستر رویایی
عاشقانه دور می شوی
تا لحظه لحظه هوشیارتر
از این بیگانگی
برخیزم
####
3
قلمه زدن
تا شکوفایی
همیشه
به قیمت جدا شدن
از شاخه ایست
که از جان بیشتر
به بودنش خو گرفته ای
#####
4
در این سیل مالامال از تنهایی
می ترسم از جهانی
که از تو پلی
رو به آغوشم
از جان نپرورد
#####
5
هنوز هم
با اقتدا به توست
که عاشقانه ها را
از قلم
سرریز می کنم
-بچگیام –
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):