🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
1
به گمانم شیرین ترین
قدم های رفت و برگشت
زندگی را
در لی لی های کودکی
جاودان کردم!
#####
2
بگو
به فصلی که
زیستن را هم
در نوشتن آموخت
چطور می خواهی
شوق برگریزان را
بفهمانی؟!
###
3
بازی
منصفانه نبود
پرتاب گل را
با گلدان پاسخ نمی گفت!
####
4
وقتی
با هر قدم آرام
می گیری از رفتنت
که دلت آرزوی ماندن را
از یاد برده باشد
####
5
راهها را
آنقدر نرفته ام
که خسته ام
از حجم ناتمام زندگی
که بی وقفه در من
فریاد می کند!
####
6
دوباره
دختری
در من فرو ریخت
و
از سرمای خاکسترم
زنی برخاست
که آرزوی سایه سار
را از یاد برده بود!
.
.
-بچگیام –
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (1):