طارق خراسانی
دی 7, 1402

سلام استاد عزیزم
الهی سایه ی مهرتان پس از خدا سال های سال بر سر خانواده و دوستانتان باشد..
تعبیرم از شعر شما همانند تعبیر خوابی ست که کسی ببیند مرده است، کسی خواب ببیند مرده است عمرش طولانی می شود.
در پناه خدا شاد و سلامت باشید آمین 🌱👌🌹🌹🌹🌹🌹🌹👌🌱

پاسخ
- معین حجت
  دی 7, 1402
  
  درود و عرض ارادت استاد طارق گرامی …
  بسیار سپاسگزارم از تعبیر مثبت اندیش شما، عمر شما نیز طولانی و با برکت …🙏🙏🙏💐💐💐
  
  پاسخ
طلعت خیاط پیشه
دی 7, 1402

جناب معین حجت ارجمند
درود بر گردش قلمتان .
استاد ارجمند امید اکسژن زندگی است . به همین دلیل نسل انسان باقی مانده و روز به روز بر علوم و فنون مجهول زندگی پیروز شده و کشف ابهامات زندگی را درک کررده است.
پشت هر شب ِسیاه روزی نهفته است و لبخندخورشیدی بوسیدنی.
مهم ز شب نمردن است.
برایتان عمری طولانی همراه با سلامتی و شادمانی در تمام مراحل زندگی آرزو دارم
در پناه خدا از هر گزندی در امان باشید
👏🌺🌸👏🌺🌸👏🌺🌸💐🌿🍃

پاسخ
- معین حجت
  دی 7, 1402
  
  درود و عرض احترام بر استاد بانو خیاط پیشه گرامی، دل تنگ دیدارتان هستم …
  بله حق کاملا با شماست، وقتی یک شعر در هر حالت روحی به سراغم می آید سعی میکنم رهایش نکنم لذا گاهی اشعارم غمناک می شود مرا بخاطر تجلی اینگونه احساساتم در شعر ببخشید…
  عمر شما نیز طولانی و با برکت، سایه تان بر سر جامعه ی ادبی کرمان مستدام …🙏🙏🙏🙏💐💐💐
  
  پاسخ
مهدی سیدحسینی
دی 7, 1402

درود استاد
زیباست
دستمریزاد
ان شاءالله همیشه شاد و موفق باشید 🌹🌹

پاسخ
- معین حجت
  دی 10, 1402
  
  درود جناب سید حسینی …
  سپاسگزارم …سلامت باشید🙏🙏🙏💐💐💐
  
  پاسخ
علی معصومی
دی 8, 1402

🍃🌷🍃🌷🍃🌷👏👏👏👏

پاسخ
- معین حجت
  دی 10, 1402
  
  🙏🙏🙏💐💐💐
  
  پاسخ

بستن فرم

سلام و درود

بسیار زیباست

سپاس از حضورتان

لذت بردم

شادکام باشید

در پناه خدا

این یک نقد است

ثبت نام در شعرپاک

کبوتری که رضایت نداشت از دل خویش
شبانه پر زد و رفت از دیار و محفل خویش

شبی که بال و پرش مثل مار زخمی بود
برای دانه گذشت از بیان مشکل خویش

هوای باغ که شد تیره از غم گلها
ندید بین درختان مرا مقابل خویش

به عاشقی که خطر را همیشه حس می کرد
کسی نگفت نرو در مسیر باطل خویش

هزار مرتبه گفتم به مدّعی با عشق
دهد امید به پروانه های عاقل خویش

به آنکه خواست دهد خونبهای گلها را
بگو ببخش به ما قدری از فضایل خویش

به پاس خون شقایق که در رگش جاری ست
چگونه نگذرد عاشق ز خون قاتل خویش

« مهدی سیدحسینی »

حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق

درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به

مهرداد مانا در نامه ی اشتیاق

سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از

حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق

درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را می‌گیرم عذرخواهی می‌کنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات

مهرداد مانا در مجازی ست

سلام افلاطونیان معتقد بودند که ورای این عالم که مجاز است ، عالم دیگری نیز هست

مهرداد مانا در نامه ی اشتیاق

سپاس گذار رحمت و زحمتی هستم که کشیدید خانم عبدلی عزیز و بی تردید سعی