🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
( تولدم )
چو شوکران بوده اگر
یه وقتایی همچو عسل
شاد بودم، یا خون جگر
گذشت یک سال دگر
عمری که چار نعل می تازه
خفته به خواب غفلتیم
اگر که خوب بودم، یا شر!
از این کتاب عمرِ من
ورق خورده برگِ دگر
وقتی صدای گریه ام
رسید بر گوش پدر
ماما می گفت مژده حاجی
خدا به تو داده پسر
به یمنِ شادیِ خبر
گشته فناااا…
…موجودی جیب پدر!
پ ـ ن
بنام خدا
با سلام به دوستانم و اساتید محترم
خوشحالم که خداوند ثروت زیادی بر من عطا نموده
چه ثروتی بالاتر از شما؟
و مهمتر
ثروتی بالاتر از نوکریِ نوکرانِ اَبا عبدلله ع مگر هست؟
خدایا شکررررررر
بداهه ای تقدیم شد اگر کم و کاستی و خطایی در شعر هست پوزش میطلبم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
خرداد 1, 1398
سلام و درود استاد رضائی گرانمهر
چه چیزی بالاتر از فرزند صالح و چه ثروتی بالاتر از گنجینه معارف
فرزند صالح گلی از گل های بهشتی است ….
خوش به سعادت والدینی که چنین فرزندان شایسته ای دارند ….
تقدیمی :
فرزند خلف عصای دست پدر است
بر گردن مادران به از صد گهر است
ولی اله بایبوردی
🌷🌷🌸🌸🌸🌷🌷
پاسخ
خرداد 1, 1398
سلام و درود
همزت و تک ببت خودش یک کتاب عشق به مادر است
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏❤️
پاسخ
خرداد 3, 1398
سلام استاد
ممنونم از حضور
سپاس که خواندی به
مهر زنده باشید🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم