🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 تکه ای از من

(ثبت: 264310) مهر 9, 1402 

 

برزخ ِ دیوار در دیوار در .‌. قابی که نیست
میخکوبِ توست در عکسِ تو گردابی که نیست
تُنگ یا دلتنگی ِشفاف ، مه یا هر چه هست
پشت این شب ، این شب کم عمق ، مهتابی که نیست ؟
آبیِ وارونه ی من , آه , ماهی قرمزم !
بیقراری های بر عکسِ تو بی تابی که نیست ؟
چیزی از من مانده در روح تو مثل یک حباب
تکه ای از من که دلگرم است از آبی که نیست
تکه ای از من که هی دارد نمی آید به لب
تکه ای از من گره خورده به قلّابی که نیست
تکه ای از من در آن سوی پلِ خوابی که هست
سنگ می اندازد این شب ها به مردابی که نیست
سنگها را روی دامن می گذارد چشمه ی
لای لایی .. زندگی جاری ست در خوابی که نیست
ای تکانی که نخواهد خورد دیگر آب از آب
تکه ای از من که دیگر بر نمی گردد ، بخواب !
تکه ای از من که .. پلک خسته ام را بست و رفت
مرگ ، تنگِ ماهیِ وارونه را نشکست و رفت
.
.
محمددهقانی هلان

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. مهرداد مانا

    مهر 9, 1402

    خیلی زیبا بود و البته در آخر ، قالب غزل را رها کرده بود و مثنوی شد . که به نظرم به انتقال حس کمک کرده است .

  2. معین حجت

    مهر 9, 1402

    عالی …
    دستمریزاد👏👏👏💐💐💐

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا