🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
از حرف که بوی متانت داشت
گوشی پرم از قار و قارِ هیچ
سنگینی ات را دوست دارم من
امضا ؛ کلاغِ دوستدارِ .. هیچ
دارد جهان را گاز می گیرد
سیبی که فکرش را نمی کردیم
از خوابهایی که نمی دیدیم
از هر چه که بالا نیاوردیم
در بستر قی لوله ی بسته
گفتی بخاری در نمی آید
از بچه هایی که خفه کردیم
تا وانِ آتشناک ما شاید
سرریز باشد از بهشتی که
تخم جنانم را بکارم من
ای قبض روحِ خانه در حمام !
سنگینی ات را دوست دارم من
ای هیچِ با آیینه ها درگیر !
ای پوچِ .. در مشتِ ترکها باش
بردار گوشی را خودت لطفا
پایانِ خطِ مشترکها باش
سنگینی ات را دوست دارم من
ای پنبه زارِ سوخته در من
من چند مَرده می شوم حلاج ؟
ای پلک های دوخته در من
نه ماه توی ژاکتت مانده ست
چشمی که من را درنیاورده
من دکمه های بسته از نافم
عفریته ی در من ورم کرده !
سنگینی ات را دوست دارم من
غمباد کن این روح بیغش را
تابوتِ شاعر ! بر زمین نگذار
تن تن تتن تن تن تنِ لش را
تا ریش و قیچی دست قصاب است
ای گردنم باریکتر از مو ت !
من خط مشی ام خط چشم توست
راهم ادامه دارد از ابرو ت !
مخلوط گرگ و میش با آدم
برفی بزن حرفی اگر داری
آه ای گناهِ شال بر گردن !
زن گوله ی برفی اگر داری ..
یک دسته لک لک روی تختخواب
یک جفت چشمی که به بند رخت ..
یک مشت برفِ دودکش های
بی دودمان هستی زنِ خوشبخت !
.
.
محمددهقانی هلان
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
اسفند 6, 1401
آنچه که میان شعر و نثر تفاوت ایجاد می کند ، نه نظم است و نه قافیه و ردیف . بلکه اتفاقات شاعرانه است که شعر را رقم می زند :
مثلا شاهنامه یک منظومه است و شعریت اثر مد نظر نبوده است . هرچند حکیم توس با آوردن ابیاتی این چنین ، قریحه ی خود را به رخ کشیده است :
جهان آفرین تا جهان آفرید
سواری چو رستم نیامد پدید
یا اینجا :
شود کوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب
…..
در این اثر ، اگرچه به اقتضای کار ، شاعر هم به وزن و هم به قافیه ، بی التفات نبوده . اما آنچه باعث فیروزی و روسپیدی این کار شده ، اتفاقات شاعرانه است که تقریبا شاعر در تمام طول و عرض شعر موفق می شود مخاطب را بارها سوپرایز کند و او را حریصانه تا پایان شعر نگهدارد:
دارد جهان را گاز می گیرد
سیبی که فکرش را نمی کردیم
آشنازدایی ! همه ی ما می دانیم در کار گاز زدن ، سیب معمولا فاعل است نه مفعول . و اینجا شاعر سیب را فاعل نموده تا هم معنا را تمام و کمال برساند و هم زیبایی را به غایت .
از هر چه که بالا نیاوردیم
در بستر قی لوله ی بسته
قی هم به بالا آوردن وابسته است و هم به قیلوله و دیو که با سنگینی اش در خواب و دیگر نشانه ها ، خود را در این شعر لو می دهد . از طرفی جدا نوشتن قی لوله ( قیلوله ) خود کنایتی و مطایبت جالبی ست .
ای هیچِ با آیینه ها درگیر !
ای پوچِ .. در مشتِ ترکها باش
بردار گوشی را خودت لطفا
پایانِ خطِ مشترکها باش
مراعات نظیر این شعر و تعویض پرده ی ناگهانی شعر ( از لحن رسمی به لحن محاوره و از زمان عتیق به زمان تکنیک ) هم بی نهایت زیبا بود .
ای پنبه زارِ سوخته در من
من چند مَرده می شوم حلاج ؟
این حلاج سه بعد دارد :
حلاج = پنبه زن
حلاج = عارف اعدامی قرن سوم
حلاج = پخته و کامل
برفی بزن حرفی اگر داری
آه ای گناهِ شال بر گردن !
چگونه می توان این همه حرف را در چند کلمه جا داد ؟ جای برف و حرف به شیطنتی شاعرانه با هم عوض شده و گناه ” شال بر گردن ” که علاوه بر تطبیق کامل با لوکیشن شعر ، بی اندازه با واقعیات جامعه ی ما مربوط است .
جدا نوشتن زنگوله ( زن گوله ) هم بماند .
و بسیاری حرف های دیگر که فقط باید با خواندن چندین و چندباره ی شعر آنها را بی واسطه دریافت . چرا که توضیح و تفسیر آدم کم سوادی مثل مانا ، از بار لطف شعر خواهد کاست . در واقع شعر از آن شعرهاست که تنها خود می تواند مبین و مفسر خود باشد و حتا زمام آن دست شاعرش نیست . شعری ست که از شاعرش هم عبور کرده است .
پاسخ
اسفند 6, 1401
درود جناب مانای گرانقدر . آنچه که هست نظر لطف حضرت عالی ست به این کمترین . ممنونم از وقت عزیز و گرانبهایی که پای این خط خطی صرف کردید . سعادت نصیبتون🌹
پاسخ
اسفند 5, 1401
درود جناب دهقانی
بهره بردم با آرزوی توفیق الهی و سلامتی و سعادت 🌹🌹
پاسخ
اسفند 5, 1401
درود استاد گرامی جناب سیدحسینی عزیز سپاسگزارم🌷
پاسخ
اسفند 5, 1401
درود بر شما دهقانی هلان بزرگوار
میهمان سرودهی زیبای شما بودم
آمدنتان به انجمن پاک را هم خیر مقدم عرض میکنم
شاد و پیروز باشید🙏🌷🌺🌿
پاسخ
اسفند 6, 1401
سلام خواهر بزرگوارم ممنونم از همراهی پرمهرتون🌹
پاسخ
اسفند 5, 1401
سلام و درود
به وبسایت شعر پاک خوش آمدید 🌹
لذت بردم
در پناه خدا 🌱👌👌👌👌👌🌱
پاسخ
اسفند 6, 1401
عرض درود متقابل جناب استاد طارق گرامی مٶید و منصور باشید🌹
پاسخ
بستن فرم