🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
کیمیا
دستانمان را به هم گره زدیم
تا ناجی جنگل باشیم
اما درختان
ما را به خاطر نیاوردند
چرا که انگشتانمان
بوی تند تبر میداد
و میوه ی خنده هامان
طعم تلخ تمسخر داشت.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
آبان 12, 1398
سلام و درودها
استاد کریمی عزیز
دلنمیراد
تقدیمی :
🌸🌺
جنگلی را ،ما دلا ، ناجی شدیم
بر تبر دستان چرا راضی شدیم
با بیان ایما ، اشارت جنگلی
بین هر یک اشجری قاضی شدیم
ولی اله بایبوردی
12 / 08 / 1398
🌸🌸🌺🌷🌺🌸🌸
پاسخ
آبان 13, 1398
درود آقای کریمی بزرگوار
تلخ اما پر معنا
سپاس از اشتراک گذاری
مانا باشید به مهر و موفق 💐🙏
پاسخ
آبان 15, 1398
سلام
از شما اساتید گرامی
سپاسگزارم
پاسخ
آبان 15, 1398
پایدار باشید و موفق
پاسخ
بستن فرم