🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 خوشبخت

(ثبت: 232199) مهر 12, 1399 
خوشبخت

 

پندار نیک م
گفتار نیک ش
کردار زیبایی
شد
و
من
گره زدم
به
کاسه چهل کلید
و
زیر باران
جار زدم
من فالگیرم
و
چهارصد و چهل و چهار بار
نوشتم

خوشبخت
زیرا دوست می دارم

با تشکر

دانیال فریادی
با نظرات و نقد استادان گرامی راهگشا باشید
متشکرم

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نقدها
  1. اکبر رشنو

    مهر 14, 1399

    با سلام
    این سروده در تمی از عاشقی ونمادهایی از دین زردشت بیان شده در نهایت پیامی که ” دوست داشتن “بودواین دوست داشتن منجر به خوشبختی می شود
    وسراسر شعر دست بردن به دعا وثنا ی خداوندست که مهربانی را افزون کند وچند محور مهم داشت این شعر در مضمونهایش
    یکی مهربانی اصالت دارد واصیلست وبن مایه آدمیست که باید حفظ واحیا شود
    و هر قدر بیشتر وفراگیر تر بهتر واصلا بی دریغی آن که به قول
    معروف نور علی نورست
    ودیگر مطلب مهربانی آسمانیست وفطری انسان
    وباید به منشا آن ” خداوند ” دخیل بست وپناه برد برای برکت وافزونیش و
    نکته ی بعد ومهم اینست که خوشبختی واحساس آن
    دردوست داشتنست
    و این احساس دوست داشتن لازمه ی روان انسانست که از همه ی کدورات پاک شود وتا مهر بورزد
    اگر درون آدمی کدر شود وغبار آلود ومادی باشد خیلی کم می تواند نیکی کند واگرهم باشد نگاه ابزاری و منفعت طلبی بقول معروف قاطی دارد
    و نگاه آسمانی اینطور نیست همچون آسمان که همه چیزش بی دریغست
    و
    این سه محور برداشت من بود از این سرایش وخوب ترسیم گردیده
    دیگر : عشق ماوراییست جنسش ومنشا اش خداوندست
    ومهر آفرین را آفرین
    و
    این اس این شعر بود
    وشروع با پایان ربط داشت البته همه ی شعر و این ربط شروع وپایان هم این بود که عشق معنا ی زیباییست در کردار وگفتار و این دو منجر به زیبایی نیز خواهند گشت
    واین احساس نیاز به نیکی ومهربانی و در نهایت عشق زیبنده و سزاوار انسانست
    وبی عشق مردگیست و در عشق زنده باید به فرموده ی مولانا ی بزرگ
    و
    اما در شکل شعر و فرمتش : زبان شعر یکدستی داشت بی کلمات ثقیل وعلاوه ارجاعات بیرون از متن که خوب بود و کنکاشی را برا ی در یافت مضمونها ومعانی در برداشت،
    در شروع
    دلایل آن ضمایر متصل که جدا نوشته شده اند بر من کشف نشد چو ن یکنو ع هنجار گریزی در زبان نگارشست
    واگر اهمیت و افزونی در این جدا نوشتن ومصلحتی بزرگتر
    و جود نداشته باشد در نگارششون بدین صورت کاری بی فایده وعبثست
    ودر دو جای دیگر در متن ضمایر من منفصل من دوبار آمده اند
    در صورتیکه ضمیر متصل م در فعل آمده و اینهم حشو بود و
    در کل شعر ی پر احساس بود و در مضمونهایی در خور با زبان سا ده و سلیس وموفق بود

    • دانیال فریادی

      مهر 14, 1399

      سلام استاد شریف و ارجمند

      وسپاس به خاطره نقد مفید واموزنده شما

      و درود وسپاس مجدد برای صرف وقت با ارزش خویش

      من از اموزه های مفید شما استاد بزرذگوار بیشترین استفاده ها را خواهم کرد

      در پناه خدا همیشه سلامت بیاشید وشاد🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌺🌺🌺سپاس از حضورتان

نظرها
  1. رسول رشیدی راد

    مهر 12, 1399

    🌹🌹🌹🌹💐💐💐🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا