🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دار غریب

(ثبت: 3550) اسفند 14, 1395 

این چه رسمی ست که با سنگ بر اینه زنند

یوسف از چاه دراورده،به زندان زلیخا ببرند سر ببرند

،سحرگاه،صداقت،لب میدان فریب

هیچکس یار کسی نیست در این دار غریب

کاج،اویز چراغان شود و سرو به اتش هیمه

طعمه خیل کلاغان به چمن ،بلبل سر اسیمه

تاول ساده دلی،پینه شود در نگه هر عاشق

همه دریایی وسهراب صفت منتظر یک قایق

عاشقی جرم،نفس حبس ،سرشکم شده خون

فکر پرواز قناری به قفس،یک گنه عین جنون

گشته بدنام زمین ،باعث این جوروجفاست

راست گویند که ازماست هر ان برسرماست

گر به دست من و تو شاخه گلی پرپر نیست

اینهمه عطر گلاب از دل قمصر پس چیست

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا