🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۱۱/۰۴ |
| تعداد شعر: | 70 |
| تعداد مطالب: | 1 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۱۲/۲۵ |
آمدی …
با خود آوردی خاکِ خُشک
زیرگیری
با قدم های دُرشت
گفتی…..
هر کار بخواهی با توام
می نویسم خاطرات در هر برگ زندگی
ترکه گیرم به لب در بهار زندگی
دلربای بیش نیستم
یاد افکارم ببوس
بردی ….
بوسه از لب هایم
در رویایی خواب
گفتم قلاده گردن
بوس می خواد چکار
ماندی ….
با شلاق مهر خامم کنی
لب بدوزی زنده زنده
شب آویزم کنی
خواندی……
شعرم هنگام خواب
سرنهادی روی دستم بخواب
عشق باشد
من نذارم سوالی بی جواب
می شکنم غرورت را
تنها بخواب
گوشم…….
آرام آرام ربودی آرامشُ با واژه ها
خواندم عشق را با خاطرات
گوش کردم به نقل عشق پُرماجرا
رد شدی…..
من معلم نیستم رد شدی
عاشقی را نیافتی برشدی
بی محبا
تو آوردی با خود خاک خُشک
زنده زنده کُشتی
زیر محبس خاک درشت
ردشدی
منوچهر فتیان پور(راد)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
سلام زیباست اما چون فرمودید: چند نکته را عرض می‌کنم! ۱ ارکان‌بندی شعر را به صورتی پیش ببرید
سلام هشتم تیر ۱۴۰۳ یعنی چهار روز پیش این نفیسه را شما به اشتراک گذاشته و‌حقیر
دوست عزیز که با نام بی سواد تشریف آوردید درود بر شما. و بنده نیز چنان
درود بر شما و سپاسگذارم.فراخ دید شما بسیار قالب احترام است و بسیار شیوا واکاوی
در در فراسوها
درود فارغ از نظر نیچه که گاه زن را مکرم و گاه مجرم یاد میکند ،
مهر 27, 1399
🌹🌹🌺💐💐💐
پاسخ
آبان 4, 1399
مقدمتان گل باران بزرگوار
پاسخ
بستن فرم