🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 دلتنگی

(ثبت: 234264) آذر 17, 1399 

 

گاهی فضای دلم تنگ و نفسگیر می شود
از هر چه آشنا و غریبه دلگیر می شود

در گوشه ای نشسته فرو می روم در خود
حس میکنم که سلولهای تنم پیر می شود

از هر طرف که می روم به در بسته می خورم
گویی تلاش اسیر پنجه ی تقدیر می شود

بی اختیار دست می کشم از دست اختیار
از دست جبر این زمانه چه تدبیر می شود؟

همچون غزال زخمی ام افتاده از نفس
در بیشه زار عمر طعمه ی یک شیر می شود

خم می شود نهال وجودم زمانی که
شرم و وفا و شرف در غل و زنجیر می شود

در حیرتم ز کار جهان و گذشت عمر
تا باز می کنی دیده ، زمان دیر می شود

99/09/16

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نقدها
  1. رهنورد

    آذر 17, 1399

    سلام و عرض ارادت

    پیشنهاد می کنم همیشه روی کاغذ الگوی تقطیع شعرتان را بنویسید:

    در حیرتم ز کار جهان و گذشت عمر
    مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
    _ _ ‌@ _/ @ _ @ @ / _ _ @ _/ @ _

    مصرع ها را موقع سرایش یکی یکی با الگوی بالا محک بزنید

    هجای کوتاه: @
    هجای بلند: _
    هجای کشیده: _@

    در حال حاضر جز همان یک مصرع که در بالا نوشتم بقیه مصرع ها خارج از وزن هستند

    • بهروز حبیبی

      آذر 17, 1399

      سلام و درود

      سپاس از نقد ارزشمندتان. آموختم.💐

نظرها
  1. حسین شیرکوند

    آذر 17, 1399

    💐🌹💐🌹💐🌹💐

  2. رسول رشیدی راد

    آذر 17, 1399

    🌹🌹🌹🌹💐💐💐

  3. امیر اصلانی

    آذر 17, 1399

    درودها جناب حبیبی
    شعرهای قبلی تان به مراتب قوی تر و بی نقص تر از این اثر بودند
    البته فراز و فرود همیشه برای همه شاعران هست
    برقرار و بهروز باشید🌈

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا