🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دل نگران است تو را
نکند عاشق نشوی بروی
یا که تو دل بدهی به دگری
دل اینجا دل دل میکند
برای تو درد میکشد زندگی را
تو درگیر ناز چشم دگری
دل بیمار و رنجور است
از تو دور است
این چه شور است
من دل سپردم به تو و تو به دگری
گرد پایت سرمه چشمان من
جان من
بیا ماه امشب مهمان من
آسمانی روشن
دل نگران است
چشم به راه
دوستی من و تو
در آسمان خورشید و ماه
آه
دل نگرانم
یار با دگرانم
دل نگرانم
تو را من چشم در راه
شبان تا صبح با ماه
فاش گویم رازها
آه دل نگرانم
فدای تو چشمانم
کاش نمیدید چشمانش
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
بستن فرم