🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 رسوائی …

(ثبت: 208771) اسفند 14, 1397 
رسوائی …

غم هجران تو بی تاب و توان ساخت مرا

سوی هر میکده ای باز روان ساخت مرا

زار و شوریده دل و مست و خرابم بی تو

بی خود از خود شده، بی نام و نشان ساخت مرا

لاله ی سرخ خجل شد زتمنّای دلم

عاقبت عشق تو رسوای جهان ساخت مرا

هر کسی دید مرا زخم زبانی زد و رفت

زخم بی مرهم من تلخ زبان ساخت مرا

دل بجوشید از این آتش عشقت هردم

خنده ی مست تو شیدای زمان ساخت مرا

غم دل را نه توان گفت ،نه پنهانش ساخت

این چنین راز مگوی پر ز فغان ساخت مرا

معنی حال دلم را نتوانم فهمید

عشق جوشان توسودای نهان ساخت مرا

بنده ی دل شدم و ازهمه دنیا فارغ

عشق تو ملعبۀ آدمیان ساخت مرا

 

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. مازیار نژادیان

    اسفند 14, 1397

    درود بر شما و اینکه زیبا بود

    🌹🌹🌹🌹🌹

    • فائزه ناظر

      اسفند 17, 1397

      سپاس فراوان از حضورتون جناب نژادیان محترم 💐💐

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا