🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۰/۱۱/۱۷ |
| تعداد شعر: | 14 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۲۸ |
منو با سمفونی نت های ساز
به درختای ترانه ؛ تو ببند
وقتی سر میخورم آروم تو صدات
پاییز از موسیقی هات میشه بلند
خیلی وقته تو قرارای بی تو
بوی نت های ساعت رو چشیدم
قهوه خوردم توی کافه سر جات
با خیال ؛ آغوشتو سر کشیدم
تو خیابون ته جاده با سکوت
توی ساعتها هنوز گیر میکنم
نمیدونم چرا ساعت نمیره
من همش از ساعتم دیر میکنم
هنوز اون جاده ها رو میرم و باز
میشینن برگا زیر پای دلم
خاطره اون روزارو خوب یادشه
روزیکه میزدی با فصلا قدم
من هنوزم تو همون روزا گمم
توی تیک تیک همون عقربه ها
روزیکه خونه میساختیم تو چشات
بی تو آواره جاده ام بخدا
جای پاهات و میپوشونه پاییز
وقتی که میشینم این روزا تو باد
کاشکی فردا یه کمی دیر میومد
دل من خیلی از اون روزا میخواد
منو با سمفونی نت های ساز
به درختای ترانه ؛ تو ببند
وقتی سر میخورم اروم تو صدات
پاییز از موسیقیات میشه بلند
(نازگل)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
سلام‌مجدد این نقص نیست به هیچ وجه بهتر است بگوییم بی نهایتی به
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
دی 20, 1401
درود بر شما🙏
پاسخ
دی 20, 1401
سلام
من و با سمفونی نت های ساز
پاسخ
بستن فرم