🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سانحه

(ثبت: 232252) مهر 15, 1399 

 

من بدیدم تو را
شاد خندان
نزد ایل مردان
شوق بازی با شیر مردان
زیر آتش دشمن
که باشد سرنگون
آرزوها داری بدل
نوبت هوش یاری بشد
راه پیمودی پشت سنگر
ماشه را در دست گرفتی
یک شهاب فرمان آتش بداد
خود بدیدی
تیر برزخ پهلویت شکافت
سرخی لب هات، با دلی مملو ز عشق
ناله می کرد تا بگیرد جان زیر خاک
چشم گریان، غصه دارد در سانحه
نوش جانت مستی عشق عزیز حاذقه

منوچهر فتیان پور(راد)
پ.ن
مربوط به جوان عاشقی که با خبر از دست دان عشق خود ناچار خودزنی می کند و…..

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا