🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سروش های تالاب نیلوفر آبی
سروش 35
گفت: درياچه می کشم این جا
پرسیدیم:
نقش هر یک ما؟
خاک یا آب یا علف یا برگ؟
گفت: فرقی نمی کنند اینها
هرچه هستی درون نقشت باش!
شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپور
تابستان 1401،
طَرَبستان، بابلعشق،
تالاب نیلوفر آبی،
محمدعلی رضاپور (مهدی)
شعر سروش:
گونه ای کوتاه از شعر پیشرو (آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو) با پایانی متفاوت و برجسته.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
آبان 30, 1401
سلام
امروز این دومین شعری است که می خوانم و فکر می کنم ایده ی قوی و زیبایی داشته که در نیامده
در مورد این شعر به زعم من علت در نیامدنش این است که تناسب کافی بین کشیدن نقاشی و ایفای نقش وجود ندارد.
پیشنهادم استفاده از یک عنصر نمایشی در سطر نخستین شعر است که هم جایگزین کشیدن نقاشی از دریاچه باشد و هم چنین تناسبی را برقرار کند مثلا پرده .
پاسخ
آبان 30, 1401
سلام و درود و سپاس از لطف نظر شما،
شاعر به گذشته ای رفته که زمان حالش هم اکنون محقق است (سروش دریاچه)
و قهرمانان داستان، اجزای دریاچه اند (خاک یا آب یا علف یا برگ).
به گمانم همین که قهرمانان داستان، خودشان می گویند که نقش ما کدامیک از اینهاست
(خاک یا آب یا علف یا برگ)
نشان از تحقق ایجاد دریاچه است و در این صورت، این سروش، گذشته ای برای حالِ محقق است؛
البته شاید در نگاه نخست، قدری پیچیده به نظر برسد.
سپاس از حسن نظر شما بزرگوار
پاسخ
آبان 30, 1401
درود بر شما
زیباست
اینطور به نظرم روانتر خونده میشه
نقش هریک از ما؟🌿
پاسخ
آبان 30, 1401
درود و سپاس از لطف نظر شما بزرگوار 🌹🌿
پاسخ
آبان 30, 1401
درود بر شما استاد رضاپور گرامی
هر چه هستی درون نقشت باش
زیبا ست
لذت بردم از اثر پاکتان
زنده باشید به مهر
💐🍃🙏🙏🙏❤️🌹
پاسخ
آذر 1, 1401
درود و سپاس تان جناب استاد مهدی پور گرانقدر
زنده و سرزنده باشید در پناه مهربان هستی
🌿💐🍃🌹🌹🌹❤️🌹🌿
پاسخ
بستن فرم