🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سروش های دریاچه ی نیلوفر
سروش 39
خاطر آب را بغل کردیم
خاک را گلشن غزل کردیم
هرچه زنبور را گرفتیم و
وارد کندوی محل کردیم
جورچین، آخرش چه چیز مگر
تا شود کاسه ی عسل، کم داشت؟!
سروش 40
با غزل، با سروش، با نفسی
می توانی به داد من برسی
بهترین! غیرِ یادِ تو، چه کسی
یادِ من می کند؟
تابستان 1401
طَرَبستان، بابلعشق
محمدعلی رضاپور
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
آذر 10, 1401
درود بر شما جناب استاد رضاپور عزیز
زیبا ست سروش های دلنشینتان
زنده باشید به مهر
درود هااا
💐🍃🙏🙏🙏👏👏👏👏🌹❤️❤️
پاسخ
آذر 10, 1401
سلام ها و درود ها و سپاس ها یتان استاد گرانقدرم جناب مهدی پور گرانقدر
در پناه خدا بهترین ها نصیب تان
🌿💐🍃🙏🙏🙏🌷🌷🌷🌷🌹❤️❤️💐
پاسخ
آذر 10, 1401
درودتان جناب رضاپورعزیز
زیبا بود
پاسخ
آذر 10, 1401
درود و سپاس تان جناب یغمایی عزیز 🌹
پاسخ
بستن فرم