🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سه گلشنی به نام مردم، غریبه در وطن خود؟

(ثبت: 210080) اردیبهشت 30, 1398 

مردم، غریبه در وطنِ خود؟
ایرانِ این زمانه و یک چیزِ رایگان؟ ژن های خوب! مانده فقط میز رایگان
هر روز، سخت تر شده از قبل، سخت تر بعضی تبر ترند و بقیه، درخت تر
بعضی تبر ترند و بقیه، درخت تر هر روز، سخت تر شده از قبل، سخت تر
کوپایه ی معاش در این خطه، قله است نزدیک، دور و دورتر و سخت گام تر
کارِ تمام وقت چه آورد؟ جز که کرد ابریشمِ امیدِ مرا پاره بخت تر
تنظیم اقتصادی هر خانواده ای با هر حساب، نظم گریز و شلخت تر
آن کس که پول و پارتی و پشتوانه داشت تاجِ خیال راحتی اش باز، تخت تر
مسؤول تازه، اهل سؤال و جواب نیست شاید بله به باغِ “شکوفا درخت تر”
فرهنگ سبز بودن و ماندن؟ دلت خوش است؟ وقتی که نیست ریشه ی خشک درخت، تر
این بچه، سوخته دلِ بابای خویش را از بس به تن نموده “یتیمانه رخت تر”
رخت و لباسِ مردمِ پایین؟ چه گویمت؟ وقتی کفن به تن برسانند، رخت تر
کم مو – که ملت اند – همه، نیمه طاس و طاس زلفِ بلندِ لشکرِ امّید، لَخت تر
مردم، غریبه در وطنِ خود؟ چرا که نه؟ آتش رسانِ روح و تنِ خود؟ چرا که نه؟
یک قبرِ رایگان نشده حقِّ مردمان هر کس بیاورد کفنِ خود؟ چرا که نه؟

 

 

 

 

 

نظرها
  1. موسی عباسی مقدم

    اردیبهشت 30, 1398

    درود بزرگوار زیبا بود

  2. جواد مهدی پور

    اردیبهشت 30, 1398

    سلام جناب اقای رضاپور عزیز

    زیبا ست

    این دومین اثر در این قالب است که از شما می خوانم

    زیبا سرودید

    زنده باشید

    💐💐💐💐💐💐👏👏👏

  3. ولی اله بایبوردی

    اردیبهشت 30, 1398

    سلام آقای رضا پور گرامی

    دستمریزاد .
    .
    .
    غصه ها هر لحظه نو اتمام لا
    با صبوری هان گذر ایام را
    .
    سپاس

    🌷🌸🌸🌷

  4. محمدعلی رضاپور

    اردیبهشت 30, 1398

    ویرایش: “سخت گام تر” اشتباه تایپی ست و در اصل، “گام سخت تر”
    بوده است.

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا