ورود
ثبت نام
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
حسن سهرابی
اِنفجارِ سکوت
گُدازه های خیال
بُراده های احساس
کشتی
برخیز
قفس چشم
سیلاب
فاصله
زنجیر ذهن
دل سرگردان
سیلاب خروشان، به صباحی ، دِه ما برد
قاضی ,
آمد و حکم به بد مستی و بی عفتیِ باران داد ………………… حسن سهرابی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
حمید گیوه چیان
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
مدیر سایت
بستن فرم
مقالات شمس تبریزی
انسان کامل
کیمیای سعادت
عهد عتیق و عهد جدید
کمدی الهی
بهاگاواد گیتا
اوپانیشاد
گیلگمش
صور خیال در شعر فارسی
بیان و معانی
هنر مقدس
مکتب های ادبی
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
ویدئو
فایل صوتی
بستن فرم