🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تب خالِ هذیان
پس از شامِ سنگین
به صرفِ خوراکِ باور
و هجمۂ چرکابه های دروغین
که پاسی از شب را به ستیز می گریخت.
صبح، رجعتِ تبِ سرخِ عدم
آیاتِ آبله نهنگِ فرسخ ها
دور از ساحلِ امید خواب می دید
که بلکه پیامبری بلعیده باشد
لب گزیدن نصرتِ واژۂ «من»
عفونتِ تب خالِ هذیان
و میعادِ لبِ مرگ….
6 اردیبهشت ماه 1397
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
بستن فرم