🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نه نشان ز ما گرفتی نه خبر ز ما ستاندی
که مریض و دردمندم به تو عاشق جفا را
خلعتی به ما ندادی ز دو چشم دلفریبت
که مگر روا نباشد صله دادن گدا را
نه زبان به وعده دادی و سری تکان ندادی
که چنین به ما شکستی همه عهد و آشکارا
تو چگونه عاشق هستی تو چطور مست مستی
که چنین به دلنشینی که خوش آیدش خدا را
نظری به مافکندی دل مازجابکندی
نه توان ندیدنت را که حذر کنم حیا را
تو خودت هنوز ندانی که حریف چند چندی
گه کشی ز درد دوری گه فدای آشنا را
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
آذر 11, 1400
. درودهایم نثار تو باد 🌸
. استاد گرانمهر سروده فوق زیبایت چنان مرا در جذبه خود
. غرق کرد که دقایق طولانی در اندیشه ای . . . در یک
. حالت بی خودی . . همه لذت و تمجید و تحسین
. از شاعری خوش ذوق 🌸🌸
. تا همیشه در انتظار اشعارت هستم
. و ای کاش که نظرات ارزشمند خود را از
. همکاران ادبی دریغ نکنید . متشکرم 🌸🌸
پاسخ
آذر 11, 1400
سلام و درود
خوش آمدید 🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم