🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
«مرد بازيگوش/ بازیکوش» در قالب تركيب
خوش به حال تو؛ مرد بازيگوش! (بازیکوش)
حال، مال تو؛ مرد بازيگوش!
ما كه اوتايم در زمانه و، گل
به جمال تو؛ مرد بازيگوش!
شاهکار تو چیست؟ شوت و دریبل
این، کمال تو مرد باریگوش!
برترين رويداد دورهي ماست
فوتبال تو؛ مرد بازيگوش!
«منِ بيچاره، اهل فرهنگام»
دور از تو، عجيب دلتنگام.»
اين نويسنده، بَل بَله بندَهم
اهل تحقيق و شعر زايندَهم
بله، بيمهريِ گذشته گذشت
حال، امّيداورِ آيندَه م
هيچ كس حاميام نشد كه نشد
از مدير و رئيس، شرمندَهم
اي معلّم ! به جانِ علم نزن
دردِ دانش. به جانِ هيچ آدم
«نان كه باشد، علاقهمان سوپ است
بعد از آن، زندگيِّ مان توپ است. »
گر كه تبليغ و دوربين داري
جاي خوبي، تو در زمين داري
گر كه داري مقام و مال، بيا
كه هزاران صد آفرين داري
گر كه وابسته نيستي به كسي
حيف اگر فنِّ اين چنين داري
و خلاصه: كمال هم بد نيست
گر عزيزانِ نازنين داري
«عصر پول است و عصر تبليغات
حال كن اي خَفَن! در اين اوقات»
شدم اي واي! شاعري درويش
يا نويسندهاي پر از تشويش
هنرم كاش! توپ بازي بود
پاس و شوت و هجوم بر پس و پيش
دورِ دنيا، كسي نبرده مرا
من از «انديشه» ميروم «تجريش»
نشدم گل، گلم! گلي نزدم
باز، بازيِّ نيشهاي سِريش
«ليز خورديم سوي بهروزي
«اِس اِس» اَستي تو يا كه «پيروزي؟»
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
تیر 16, 1398
سلام و درود جناب آقای رضاپور عزیز
چه باید گفت : جز …
دستمریزاد
پایدار باشید به مهر
💐💐🌺💐💐
تقدیمی :
.
.
.
خانه حقیران بنگر بی سرور
در غم و شادی نگرانی وفور
سفره یِ خالیِّ فقیری نگاه
نان شبش جلوه ای از قُرصِ ماه
وصف توان کرد چسان ای رها
ریخته بامی ، درِ پوسیده را
دودِ سیه سقفِ گلین کلبه را
کرده دلا رنگِ سیاهی نما
رؤیتی از تارِ تنِ عنکبوت
نقش نما بسته به کُنجی سکوت
تیره بنا همچو بنا گور و غار
گور بنا ،لانه یِ موران شمار
ولی اله بایبوردی
🌹🌹🌸🌹🌹
پاسخ
تیر 16, 1398
درود و سپاس فراوان🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 16, 1398
سلام و درود
صبح که از خواب برخاستم یکبار خواندم و دوباره به سراغت آمدم عالی ست
در پناه خدا شاد زی 🌿👏👏👏👏❤️🌿
پاسخ
تیر 16, 1398
سلام و درود و سپاس فراوان🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷❤️
پاسخ
تیر 16, 1398
درودها استاد رضاپور بزرگوار
بسیار زیبا، شیرین و دلنشین است اثر خامه ژیباذنگارتان.
زنده باشید.
با اجازه شما:
گرچه تو اهل علم و فرهنگی
جور عالم کشیده، دلتنگی
فرضا از توپ و پاسی بیگانه
یا ولو در کلاسی یا خانه
هر چه هستی و هر کجا هستی
دست و پای خودت چرا بستی؟
تا توانی در اختلاس بکوش
تا بدست آری اسکناس، بکوش
می توان بود اهل علم و هنر
عالمی را به خود کنی منتر!
هر که سودای بهتری دارد
یا هوای کلانتری دارد؛
وعده هایی عجیب باید داد
مردمان را فریب باید داد
یا به شورای شهر یا مجلس
پای باید نهاد فی المجلس
بعد از آن کارها خودش جور است
جشن تکلیفمان پر از نور است
#رضا_زمانیان_قوژدی
بداهه تقدیم به استاد رضاپور.
پاسخ
تیر 16, 1398
درود و سپاس، جناب زمانیان ارجمند🌹
پاسخ
تیر 17, 1398
سلام و عرض ارادات محضرتن جناب استاد رضاپور گرامی
زیبا سرودید
لذت بردم
زنده باشید به مهر
💐💐💐💐💐💐
پاسخ
تیر 17, 1398
سلام و سپاس، جناب استاد مهدی پور گرانقدر💐💐💐💐💐💐🌹
پاسخ
بستن فرم