🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
لبخند میزنم مثل روزای قبل
قبل رسیدنش تو اون هوای سرد
لبخند میزنم گر چه تموم شهر
دیدن غم منو تو اون روزای زرد
لبخند میزنم خیره م به روبرو
خیره به رفتنش به جای پای او
لبخند میزنم خیره به راهی ام
راهی که پیش از او، راهی که بعد از او
لبخند میزنم به بودن کمش
به قطره قطره ی اشکای سر به زیر
لبخند میزنم، کوره چشام ولی
امید من شده این دیدنای دیر
لبخند میزنم به زخم های دل
زخمی که میزنه چاقوی تهمتش
لبخند میزنم، من خیره سر شدم
بازم که عاشقم با عطر پیرهنش
لبخند میزنم من زیر و رو شدم
من در بدر شدم بازم نگام به در
لبخند میزنم به راه پیش رو
خیری نداره عشق،سر تا به پا که شر
لبخند میزنم با حسرتای قبل
دلخوش به بعد از این دلخوش به بودنش
لبخند میزنم بازم به آینه
دروغه بعد از این رویای موندنش
لبخند میزنم من دل نمیشکنم
من بد نمیشمو این قصه ی منه
لبخند میزنم بخشیدم این دلو
این دل که بعد از این هم غصه ی منه
لبخند میزنم تو این سکوت و درد
بازم تو این سرم حال و هوای عشق
لبخند میزنم به راه پیش رو
این دل هوائیه در جست وجوی عشق
.
#مژگان_عزیزی_
#شعر
#پروا
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
بستن فرم