🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دشمنان دور تنم نعره مستانه زدند
قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند
.
چه سبویی بشکست و چه امیدی که برفت!
نئشه ی مست و خجل را در میخانه زدند
.
باز گلگون شده جامه ز غزل های غمین
شعر و شاعر،همه را در قفس خانه زدند
.
حرف آزادگی است و خود ”آزادی” نیست
شعله اش سوخت و آن بر پر پروانه زدند
.
همه ی مزرعه را داس زدند بی شرفان
عکسی از چهره زردم به در خانه زدند
.
شاعر خوش سخنم رفت ز منزلگه خاک
بس که در محفلشان تهمت دیوانه زدند
.
م.پروا
غزل جدید
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):
آذر 8, 1398
سلام
یک غزل اجتماعی خوب و دغدغه مند که نشان از مطالعه دقیق
و تامل شاعر بر سبک سرایش حافظ دارد
مسیر شاعر امروز از همین راه کوتاه تر می شود
فراروی داشتن تجربه های موفق پیشینیان برای خلق شعر موفق معاصر
🍃🌸🍃
پاسخ
آذر 8, 1398
همه ی مزرعه را داس زدند بی شرفان
عکسی از چهره زردم به در خانه زدند …
درود جانم
خوش آمدید به جمع شعر پاکی ها
ممنونم از اشتراک گذاری این شعر زیبا
مانا باشید به مهر💐
پاسخ
آذر 14, 1398
سلام
مسافرت بودم و سعادت خوانش غزل زیبایت امروز نصیب شد
عالی ست
دلمریزاد
منتظر دیگر اشعار زیبای تان هستم
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
آذر 18, 1398
سلام مجدد و تقدیم احترام
بانو مژگان عزیزی
حضورتان در انجمن ادبی شعر پاک روشنی چشم دوستان است
دعوت می کنم از صفحه هم اندیشی دیگری در هنر، کارگاه اول واقع در بخش چرخان آخرین مطالب سایت بازدید فرمایید
http://sherepaak.com/219028/کارگاه-اول
منتظر خواندن از قلم زیبای شما در صفحه کارگاه اول هستیم
🍃🌸🍃
پاسخ
دی 7, 1398
درود و مهر بانو
بسیار عالی ست
قلمتان نویسا باد
🍃💐👏👏👏
پاسخ
دی 8, 1398
ممنون عزیزم💜
پاسخ
دی 8, 1398
درود بر شما
بانو عزیزی ارجمند
غزلی نقد گونه و زیبایی سروده اید
شاید اشتباه نبشتاری باشد
“نشئه”…
🌺🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم