🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ای بشر در این جهان آغازِ پایانی نباشد
رهگذر در کوچه ای دنبالِ مهمانی نباشد
ساز همت در پسا پرده ی ما معنی شود
پرده بگشا از جهانت تا که بهتانی نباشد
رهروانِ خوش سعادت به عمل دل بسته اند
ای سخندان در جهان جایِ سخندانی نباشد
تا توانی دل به دست آور که گر فردا شود
سهمِ تو جز باغ و فردوس و گلستانی نباشد
قدرِ عمرت را بدانُ و از تباهی بر حذر
غیرِ این باید بدانی جز پشیمانی نباشد
سر به مُهری گر نهی، از آن طرف ظلمی کنی
باید بدانی این طریقِ خوش مسلمانی نباشد
لخت لختی از تفضل مرهم بیمار باش
در سرای بی کسی جز عشق درمانی نباشد
لطف ایزد آدمی را میبرد تا به فلک
شکرِ او آور که جز ایزد جهان بانی نباشد
سید عرفان جوکار جمالی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
بستن فرم