🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 لیلای من

(ثبت: 235422) دی 24, 1399 

 

لیلای من، لیلای خوب و مهربانم
زیباترین روح خدا در عمق جانم
دنیای من با تو بهار خرمی داشت
بعد از تو دیگر شد بهارانم خزانم

یادش بخیر آن روزگار با تو بودن
رقصیدن ماهی به دریا را ستودن
شب ها کنار ساحل دریا نشستن
در گوش دریا قصه ماهی سرودن

بعد از تو در باغ دلم غم زد جوانه
دریایی از غم ماند و زخم جاودانه
هر شب صدای ناله می آید ز دریا
ترسم کشد آتش از این دریا زبانه

لیلا نبودی و نمی دانی چه ها شد
آن دم که موج لغزش آدم بپا شد
بر هفت دریا هشت پایی ناخدا شد
با ماهیان، طوفان دریا همصدا شد

آدم که از احوال دریا با خبر گشت
ابلیس پیگیر رگ خواب بشرگشت
اندیشه انسان و شیطان در تقارب
تقریب این افکار آغاز خطر گشت

تا چشم واکردم خدای تازه دیدم
یک بتکده بت های پرآوازه دیدم
بر صورتک های نماد هشت پایایی
لبخند شیرین از فریب تازه دیدم

مرغان ماهی خوار دریای گل آلود
پروازشان با قصد صید ماهیان بود
برخط ساحل ماهیان تشنه بی آب
بر قلب دریا زخم و درد تازه افزود

در سال های درد و اندوه و سیاهی
شبنامه ها شد قصة تلخ دو ماهی
شب ماند و ماهی ها به قلاب شبانه
کشتند عاشق را به جرم بی گناهی

آنها که بر دریادلی دل داده بودند
در نسل ماهیها دو یار ساده بودند
با تور تکفیری به رنگ مخمل سبز
در تُنگ تَنگ خانگی افتاده بودند

لیلا، بساط ماهیان را تخته کردند
دریا دلی را با وقاحت اخته کردند
نسل خرد ورزی میان ماهیان بود
خون خرد را بی مهابا لخته کردند

آری عزیزم در چنین آشفته بازار
ماهی میان چنگ ماهی خوار قدار
دریا خروشان از غم و اندوه بسیار
شیطان و آدم در تبادل های افکار

دیدم که پیمان بشر از یاد ما رفت
تحسین مرز پر گهر از یاد ما رفت
معنای و مفهوم ظفر از یاد ما رفت
دلشوره های منتَظَر از یاد ما رفت

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. به به رقص قلمتان ستودنیست استاد
    هزاران درود
    🌼🍁🌸🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا