🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مغرور

(ثبت: 244547) دی 27, 1400 
مغرور

 

داره میباره
بارون
نم نم میشینه
رو صورتم
دارم راه
میرم توی کوچه های
خلوت
یاد اون روزها
می افتم
یادت میاد بهت
گفتم
اگه یه شب اومدی
دیدی که رفتم
دیگه
نگیر خبر از من
اگه یه شب
دلت
تنگ شد
برام
اگه یه
شب دستم
نرسید
واسه نوازش
موهات
دلخور نشو
از من
یادت میاد
اون روزها
چی بودی
چی شدی
یادت میاد
که چطور
اوج
گرفتی کسی شدی
اما بدون
رسم این دنیا
همش به مراد کسی
نیست
این دنیایی
که من دیدم
پر از سرابه
سراب
اگه یه روز
رسیدی
به حرف هایی
که گفتم
تنها شدی تو دنیا
کسی نبود
که بگیره
اشک های چشماتو
یادت بیاد
خودت بودی
که گفتی
من دیگه
تو اوج دنیام

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :

نظرها
  1. 🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا